به گزارش تابناک مازندران ، خبر مازندران نوشت:
باز هم آتش به جان جنگلهای هیرکانی افتاده و مسؤولان و فعالان محیط زیست و مردم دغدغهمند و علاقمند به طبیعت، با دستان خالی و کمترین امکانات، چند شبانهروز، جنگ نابرابری را تجربه کردند و شعلهها همچنان تاختند و خاکستر کردند و سوزاندند
ان.جی.اوها و تشکلهای مردمنهاد، از امر به معروف و نهی از منکر مسؤولان، تا دیدهبانی و مطالبهگری، تا آگاهیرسانی و ترویج و تا آموزش جوامع محلی و گاهی تا ارسال تجهیزات اطفاءحریق را داوطلبانه در این سالها انجام دادهاند
امروز خجالتزدهایم که نه توان بیشتری برای جلوگیری از نابودی سرزمینمان داریم و نه امیدی به دستورات و پیگیریهای مسؤولان
شرمسار مردم عزیز، به ویژه نوجوانان و نونهالان ایرانمان هستیم که نتوانستیم امانت زیبا و کمنظیر نیاکان خود را پاس داریم و سرزمینی تقریبا سوخته و بدون ظرفیتهای طبیعی و زیستی، تحویلشان دادهایم
شرمندهایم که پیش چشمانمان، هزاران هزار میلیارد تومان، سرمایه طبیعی کشور، دود میشود و به هوا میرود و آسمان کشور را ابر سیاهی از بیکفایتی و ادعاهای توخالی و پوچ میپوشاند
شرمساریم که هر بار که تن مذاب درختان، سبزی جنگل را سرخ میکند، باید برای آنانکه تصمیم میگیرند، دوباره و چندباره و صدباره استدلال کنیم که تأمین تجهیزات، هزینه نیست و سرمایهگذاری برای حال و آینده است و هر حریق، بر فقر عمومی پنهان ساکنان این مرز و بوم میافزاید و ما هنوز نتوانستهایم یک نفر مسؤول در این مملکت را پیدا کنیم که حساب و کتاب این سرمایه را بفهمد
ما را بابت ترک فعل مسؤولان سابق و لاحق ببخشید؛ پوزش میخواهیم که ایستادیم و به سخره گرفتن قانون را توسط مجریان قانون تماشا کردیم؛ نه اینکه فریاد نزده باشیم، نه اینکه گفتگو نکرده باشیم، نه اینکه مکاتبه نکرده باشیم، نه اینکه خواهش و التماس نکرده باشیم، نه اینکه شکایت نکرده باشیم، نه؛ همه اینها را انجام دادیم و قول و وعده دروغ تحویل گرفتیم.
شرمندهی جنگلهای زاگرس و البرزیم؛ ما تلاشمان را تا پای جان به کار بردیم و میبریم؛ اما از روی سبز و دل خون بلوطها خجلیم؛ بیش از این با انبوه معتادان صندلیهای دولتی نمیتوان کاری از پیش برد؛ اولویت آنان اگر هم حفاظت باشد، حفاظت از همان صندلیهاست؛ امیدواریم شکایت از همه کسانی که مرتکب ترک فعل در اجرای بند ج ماده ۳۸ قانون برنامه ششم توسعه شدهاند، به نتیجه برسد؛
با همه این شرمساریها اما سربلندیم که امید را از دست نمیدهیم و در برابر مجموعههای درهمتنیده که میخواهند جنگل و مرتع و رودخانه و تالاب را به حیلههای گوناگون ببلعند، با تمام جانمان میایستیم
یکبار دیگر از این طریق اعلام میکنیم که نیاز فوری به تأمین زیرساختها و تجهیزات کامل اطفاء حریق جنگلها و مراتع، ایجاد و راهاندازی ایستگاههای دائم دیدهبانی و واکنش سریع و آموزش گسترده جوامع محلی و تربیت نیروهای حرفهای در این زمینه داریم. شما که سرتان در حساب و کتاب است و مسؤول برنامه و بودجه مملکتید، علاقه به محیط زیست و منابع طبیعی پیشکش، همین دودوتاچهارتای معمولی که نشان میدهد خسارت حریق هر هکتار جنگل چند دلار از جیب کشور را میسوزاند، باید برایتان کافی باشد که اعتبار ناچیز راهاندازی این ایستگاهها را تأمین و پرداخت کنید
هفتم آذر ۱۴۰۱؛ ساعاتی پس از فرونشاندن آتش جنگلهای رودبار و منجیل با دستهای خالی و با امید به باران