بلاغ، در تمامی مناطق کشور و در بین قومیتهای ایرانی آیینهایی وجود دارد که در باور، مذهب و رسوم منطقهایی آنها ریشه دوانده است، این آیینها عمدتا بیان گر دغدغههایی است که با طبیعت و اعتقاد به دین و شریعت در تعامل بودهاند.
در حال حاضر بسیاری از آیینهای مذهبی در بین قومیتهای ایرانی رسومی است که وابسته به دین مبین اسلام و مذهب شیعه هستند. نمونههای بارز آن را در آیینهای سوگواری دهه محرم و یا رسمهای ماه مبارک رمضان شاهد هستیم که با حفظ اصول دینی مذهبی در فرهنگ ایرانی آمیخته و اجرا میشوند که امکان تفکیک آن وجود ندارد. در این بین برخی از آیینها هم وجود دارند که ارتباطی به دین و شریعت ندارند و ریشه در آیینهای پیش از اسلام دارند. این رسوم نیز ریشه مذهبی داشته و متعلق به ادیان پیش از اسلام ایرانیان است که میتوان به نوروز و آیینهای آن اشاره کرد.
موضوع جالب توجه در این خصوص آن دسته از آیینهایی است که از گذشتههای دور تا به امروز در جای جای ایران برپا میشود، و در تعارض با دین اسلام نیست به گونهای میتوان گفت در طول عصر اسلامی، ایرانیان آن دسته از اعتقاداتی که با دین اسلام در تعارض بوده کنار گذاشته و آیینهای نکوی دیگری را حفظ کردهاند. از طرفی به جز این موارد، آیینهایی نیز وجود دارد که در حقیقت نشان دهنده تعامل با طبیعت و محیط زندگی است. تعداد این آیینها کم نیست و در همه جای ایران میتوان به چنین آیینهایی برخورد.
استان مازندران یکی از مناطقی است که با حفظ زبان و فرهنگ ایران پیش از اسلام و همچنین پذیرش مذهب شیعه در اوایل عصر اسلا می و پاسداری از آن در صدر میراث فرهنگی ایرانی اسلامی شیعی قرار دارد.
مازندران تا قرن دهم هجری همواره به طور مستقل یا نیمه مستقل توسط حاکمان محلی اداره میشد و فرهنگهای بیگانه که توسط اقوام مهاجم به ایران مانند ترکها و مغولان به فرهنگ ایرانی تحمیل شده دیده نمیشود، بنابراین آنچه که از نظر فرهنگ بومی و سنتی در مازندران امروزه شاهد آن هستیم در حقیقت فرهنگ و آیینهای ایران پیش از اسلام است که تا دوران معاصر باقی مانده است.
از نمونههای این آیین ها میتوان به آیینهایی مانند نوروز خوانی، جنگ تخم مرغها، مراسم تعیین نامزد در روز سیزده به در، آیینهای تیرماه سیزده شو، چهارشنبه آخر سال، ارمه شو یا شب مردگان، باران خواهی، ورف چال و بسیاری از آیینهای دیگر اشاره کرد. در کنار این آیینهای بومی میبایست به رسوم مذهبی و بخصوص سوگواریهای ایام محرم و صفر نیز اشاره کرد که در مازندران بعنوان مهد دولت شیعی در ایران همراه بوده است.
در دهه اخیر و به خصوص با رشد صنعت گردشگری به فرصتها و توانمندیهای فرهنگی و آیینی نیز توجه خاصی شده است، هرچند که برگزاری آیینهای بومی یا مذهبی در ایران و جهان به طور دائم وجود ندارد اما میتوان مانند فرصتهای طبیعی و تاریخی همواره از آن استفاده کرد، و ممکن است تنها در یک سال یک بار یا چند بار اتفاق بیافتد اما با این حال در این موضوع دو نکته حائز اهمیت است. نخست اینکه از طریق برپایی این آیینها فرهنگ منطقه ای، بومی، سنتی و مذهبی میتوان جامعه را به عنوان شناسنامه و هویت هر قوم و ملت به دیگر ملل صادر کرد و آن را به همه شناساند.
دوم اینکه از قبل برپایی آیینهای فرهنگی به جذب گردشگر اقدام کرد.
در ایران در بین اقوام مختلف سالانه چنین آیینهایی برگزار میگردد که با مدیریت درست توانستهاند شهرت خاصی پیدا کنند. به عنوان مثال میتوان به کوچ عشایر، آیین قالی شویان مشهد اردهال، گلاب گیری در قمصر، مسابقات کشتی با چوخه در اسفراین اشاره کرد که سالانه گردشگران زیادی را اعم از داخلی و خارجی به این مناطق میکشاند.
باید نسبت به شناسایی و ثبت آیینهای مردم مازندران توجه جدی شود و در قدم بعد با ایجاد جشنوارههای متعدد زمینه را برای شناساندن این آیینها به گردشگران فراهم کرد.