به گزارش تابناک مازندران، امتیاز گیری یا شکست برجام، شکلگیری یکروند معکوس در توافق هستهای و بازگشت طرفین به نقطه صفر
دادهها و ستاندههای ما در برجام به لحاظ وزنی با یکدیگر برابری نمیکند همین اتفاق موجب این مسئله شد که حتی شکافی در دولت یازدهم به وجود بیاید
چرایی و اهداف آمریکا از تصویب تحریمهای جدید علیه ایران، امتیاز گیری یا شکست برجام:
اعمال تحریمها علیه ایران توسط سنای امریکا چالشهایی جدی در روند اجرای برجام به وجود آورده است. این در حالی است که ایران و کشورهای گروه 1+5 در روند مذاکرات هستهای و دستیابی به برجام، در خصوص تحریمهای مربوط به ایران تعیین تکلیف کرده بودند.سنای آمریکا متممی که توسط سناتور گراهام مبنی بر تأکید بر تعهد آمریکا به ناتو بهعنوان بخشی از طرح اعمال تحریمهای جدید ضد ایران و روسیه ارائه کرده است با اکثریت آرا تصویب کرد.طرح «مقابله با اقدامات بیثباتکننده ایران» سه محور دارد:1-تحریمهای موشک بالستیک2-تحریمهای جدید علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران 3-اجرای تحریم تسلیحاتی.
استراتژی سیاست خارجی ایالاتمتحده نسبت به جمهوری اسلامی ایران تداوم نوع مقابله این کشور با نظام شوروی است که بهصورت «فشار از بیرون برای فروپاشی از درون» اعمال میگردد. معالوصف پرسشی که مطرح میشود این است که چرا علیرغم تمایل دولت آمریکا به تداوم اجرای برجام، به سیاست اعمال تحریم علیه ایران ادامه میدهد؟
مسلماٌ به دست آمدن توافق هستهای میان آمریکا و ایران تأثیر دگرگونسازی بر راهبرد کلان ایالاتمتحده نسبت به ایران که تلاش برای تغییر نظام سیاسی است نخواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران و آمریکا علاوه بر تضاد ایدئولوژیکی، دارای تضارب منافع استراتژیک در خاورمیانه هستند. ازاینرو در طول دهههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی راهبرد رفتاری دولتهای مختلف آمریکا نسبت به ایران تغییر بنیادین نیافته است و اگرچه در برهههایی با رویکرد انعطافپذیری بیشتر همراه بوده است اما درمجموع اعمال فشار بر تهران همواره در دستور کار روسای جمهور آمریکا قرار داشته است. درواقع استراتژی سیاست خارجی ایالاتمتحده نسبت به جمهوری اسلامی تداوم نوع مقابله این کشور با نظام شوروی است که بهصورت «فشار از بیرون برای فروپاشی از درون» اعمال میگردد. ایجاد «مرکز مأموریت ایران» در سازمان سیا نمونه دیگری از این اقدامات است.در فهم منظور از "اقدامات بیثبات کننده" در بیان سناتورهای آمریکایی، بهطور مشخص میتوان «برنامه دفاعی موشکی» و «سیاستهای منطقهای» ایران را برداشت کرد. اصولاً یکی از استدلالهای منتقدان عملکرد دولت اوباما در مبحث توافق هستهای با ایران، اضافه نشدن دو مبحث برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای به مذاکرات برای لغو تحریمهای بینالمللی است. لذا پس از فتح همزمان کنگره و کاخ سفید توسط جمهوریخواهان، اکنون فضای سیاسی در آمریکا برای اعمال علائق منتقدان رویکرد دولت پیشین در موضوع توافق هستهای فراهمشده است که میتوان نمود آن را در تصویب قانون جدید تحریمها مشاهده کرد.
درواقع شرایط محیط منطقهای، بینالمللی، توانمندیها و مقدورات آمریکا پس از ناکامی در عراق و سوریه امکان بهکارگیری رویکرد نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران را با محدودیتها و چالشهای جدی مواجه ساخته است. این موضوع بیانگر تغییر دیدگاه و رویکردهای آمریکا نسبت به شرایط داخلی، اقدامات و سیاستهای منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی است. در این راستا میتوان تغییر رویکرد آمریکا نسبت به ایران را در بحث اجرای توافق برجام مشاهده نمود. مذاکرات هستهای باگذشت دو سال و نیم منجر به توافق برجام گشته است که جمهوری اسلامی ایران در چارچوب توافقات به تعهدات خود عمل نموده است. درزمینهٔ ی اجرای این توافق آمریکا به دلیل ماهیت تخاصمی بر مبنای تقابل ایدئولوژیک و منافع راهبردی، نهتنها به توافقات عملنکرده بلکه راهبردهای جدیدی را در تداوم این تخاصم به کار گرفته است. ازجمله؛
-مقابله باقدرت بازدارندگی و دفاعی جمهوری اسلامی؛
-حفظ ساختار تحریم به بهانههای نقض حقوق بشر و برنامه موشکی؛
-مقابله باقدرت اقتدار و بازیگری جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه؛ -
-دخالت در امور داخلی بهویژه با شیوه نفوذ در ابعاد سیاسی، مدیریتی، فرهنگی، امنیتی و اقتصادی؛
بنابراین آنچه در رابطه با شناخت راهبردهای آمریکا در پسابرجام قابل اشاره است یکی اینکه؛ اقدامات و سیاستهای آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران قابلاعتماد نیست و همچنین آمریکا نتوانسته نسبت به تعهد خود در برجام پایبند باشد. این در حالی است که جمهوری اسلامی اگرچه راه مذاکره و تفاهم را پیش میگیرد اما همواره باید بر 1- اقتدار ملی ( توسعه فناوری، مقاومسازی اقتصاد، حفظ روحیه انقلابی و حماسی در بین ملت)، 2- طراحی ائتلافسازی و همگرایی منطقهای و 3- بهکارگیری توانمندیها و همکاری با کشورهایی چون چین و روسیه توجه داشته و به آن عمل کند.
هماکنون تقریباً دو سال از انعقاد توافق هستهای، میگذرد. نگاهی به فرآیندهای طی شده و اجرای تعهدات از سوی طرفین، حاکی از آن است که ایران به تعهدات خود بهصورت کامل پایبند است اما درباره انجام تعهدات از سوی آمریکا و کشورهای غربی چنین نبوده است و همواره شاهد کارشکنیهای آمریکا در لغو تحریمها و تداوم رویکردهای خصمانه در موضوع هستهای از سوی این کشور هستیم. میتوان گفت که هدف اصلی آمریکا در این دوره جلوگیری از بهرهمندی ایران از مزایای پیشبینیشده در برجام است.از سوی دیگر، مقامات ایرانی و مسئولان هستهای کشورمان در روزها و هفتههای گذشته اعتراض خود نسبت به رفتارهای آمریکا را به انحا مختلف اعلام کردهاند و درباره بازگشت ایران به «نقطه صفر» و آغاز برنامههای تعلیق شده ایران در صورت تداوم کارشکنیهای آمریکا در اجرای توافق هشدار دادهاند. تداوم این روند در ماههای آینده، اجرای برجام را با چالشهای جدیتری مواجه خواهد کرد و باید دید که آیا دولت ایران میتواند آمریکا را به انجام تعهداتش متقاعد کند یا اینکه باید شاهد شکلگیری یکروند معکوس در توافق هستهای و بازگشت طرفین به نقطه صفر باشیم.
بعد از برجام علیرغم پایبندی جمهوری ایران به تمام تعهداتی که داده بود طرف غربی به تعهدات خود وفادار نبود و دادهها و ستاندههای ما در برجام به لحاظ وزنی با یکدیگر برابری نمیکند همین اتفاق موجب این مسئله شد که حتی شکافی در دولت یازدهم به وجود بیاید و یک عدهای از دولتمردان صراحتاً اعلام کنند: "که دست آورد برجام برای کشور هیچ بود! و برجام برای کشور هیچ نتیجهای نداشته است.". البته خود آقای رئیسجمهور هم اصرار میکنند به این مسئله که برجام پیروزی بوده و ما در مسئله برجام پیروز شدیم اما این را باید به قضاوت افکار عمومی گذاشت که آیا این توافق توانست درخواستهای ملت ایران را برآورده کند یا خیر این تنها یک توافق شکستخورده است؟
سید محمدرضا موسوی
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و کارشناس مسائل سیاسی