عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد واحد چالوس با اشاره به این‌که نیاز اقتصادی مهم‌ترین دلیل قاچاق چوب است، گفت: واقعیت جنگل‌های شمال این است که دیگر رمقی برای آنها نمانده و باید فکری کرد.
کد خبر: ۶۶۸۸۲۶
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۸ 17 October 2018

 مجید اسحاقی در گفت‌وگو با ایسنا با بیان این‌که جنگل یک علم سه وجهی اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیک است، اظهار کرد: اگر مدیری بتواند سه مقوله اقتصاد، اجتماع و اکولوژی را همزمان با هم پیش ببرد، مدیر موفقی خواهد بود و در صورتی که هرکدام از اینها به نوعی دچار آشفتگی شوند مدیریت در عرصه منابع طبیعی دچار اختلال می‌شود.

وی در پاسخ به این پرسش که چرا در ایران و به ویژه شمال کشور، قاچاق چوب به فراوانی دیده می‌شود، تصریح کرد: بخش زیادی از نیاز روزمره جنگل‌نشینان و یا مردمانی که در حاشیه جنگل زندگی می‌کنند مانند سوخت، درآمد و حتی استفاده از محصولات فرعی آن موجب می‌شود تا قاچاق چوب در این مناطق افزایش یابد.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد چالوس خاطرنشان کرد: هم‌چنین تا پیش از سال 80، برخی شرکت‌های خارج از منطقه، با نشانه‌گذاری درختان، آنها را قطع و از منطقه خارج می‌کردند که این امر نیز آسیب فراوانی به شمال کشور و جنگل وارد کرد چرا که از چوبی که باید در مازندران استفاده می‌شد و سود آن به جنگل‌نشینان بر می‌گشت به سایر نقاط ایران تعمیم داده می‌شد.

اسحاقی با بیان این‌که سود حاصل از سرمایه بومی مردمان شمال در قسمت‌های مرکزی ایران تبدیل به کارخانه مبل‌سازی و چوب شده است، تصریح کرد: در سال‌های 1280 تا 1290 غالبا درختان "شمشاد و بلوط" که چوب‌های بسیار مرغوبی بودند و شمشادی که در حال حاضر در حال از دست رفتن است از سوی شرکت‌های خارجی یونانی و انگلیسی قطع می‌شد و حتی چوب‌های بسیار مرغوب "بلوط" به فرانسه و سایر کشورهای اروپایی صادر و از آن بشکه تهیه می‌کردند.

وی ادامه داد: از سال 1338 که نخستین طرح مدون و علمی جنگلداری در منطقه "گلبند ویسر" آغاز به کار کرد، برداشت چوب به صورت صنعتی و مدرن‌تر شد که در این سال‌ها بیشتر چوب‌های راش، ملج و بلوط مدنظر قرار گرفت.

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد چالوس با اشاره به این‌که درخت راش در یک فرایند 300 ساله قابل برداشت می‌شود، تاکید کرد: درختی که 80 تا 90 سانتی‌متر قطر دارد بیش از 200 سال از عمر آن می‌گذرد، بنابراین کسی که چنین درختانی را برداشت می‌کند حاصل زحمات یک گونه درختی با بیش از 200 سال را بدون این‌که هیچ هزینه‌ای برای آن پرداخت کند، برداشت کرده است.

*نیاز اقتصادی مهم‌ترین دلیل قاچاق چوب

اسحاقی در ادامه با بیان این‌که درختانی که در سال 1370 برداشت می‌شد سود زیادی را به همراه داشت، افزود: بسیاری از شرکت‌ها تمایل داشتند که در جنگل‌ها بهره برداری کنند و از سویی هیچ چیزی عاید روستانشینان و شهرهای اطراف جنگل نمی‌شد، بنابراین جنگل نشینان و مردمان بومی روز به روز دست‌شان از سود کوتاه‌تر می‌شد و برای ارتزاق مجبور می‌شدند به سمت کارهای غیرقانونی همانند قاچاق چوب بروند، چرا که سهم این مردم توسط شرکت‌های چوب به مناطق دیگر انتقال داده می‌شد.

وی خاطرنشان کرد: اگر درصدی از درآمد حاصل از چوب به مردمان روستانشین و جنگل‌نشینان برمی‌گشت و یا کارخانه‌ای احداث و سرمایه‌گذاری صورت می‌گرفت جنگل‌نشین و کسی که در حاشیه این مناطق زندگی می‌کرد، نیازی به قاچاق چوب نداشت.

عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد واحد چالوس قاچاق چوب را سازمان‌یافته ندانست و تصریح کرد: بر اساس بررسی‌های به عمل آمده آن‌قدر بدبینانه نمی‌توان گفت که قاچاق سازمان یافته است، بیشتر قاچاق چوب توسط افرادی صورت می‌گیرد که الزاما متصل به جایی نیستند و برای ارتزاق روزمره به قاچاق چوب روی می‌آورند و مهم‌ترین دلیل آن هم عدم بازگشت سرمایه است.

اسحاقی در ادامه با بیان این‌که تمامی چوب‌آلاتی که در جنگل وجود دارد قابل استفاده در صنعت است اما این چوب‌ها با توجه به نیاز یک کارخانه درجه‌بندی می‌شود، گفت: تمامی تولیدات جنگل در بخش چوب، صنعتی و قابل استفاده است و در بخش‌هایی چون صنعت مبل و روکش، ذغال و یا تبدیل به خمیر در کارخانه‌های چوب و کاغذ استفاده می‌شود.

*جنگل‌های منطقه بی رمق‌تر از گذشته

اسحاقی با مهم برشمردن طرح تنفس جنگل در احیای آن ابراز امیدواری کرد، این طرح هرچه سریع‌تر توسط مراجع ذی صلاح مصوب و اجرایی شود و اظهار کرد: واقعیت جنگل‌های شمال این است که دیگر رمقی برای آنها نمانده است، بنابراین از عرصه‌ای که توان ندارد و تولید چوب آن به حداقل رسیده است چه انتظاری می‌توان داشت.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: تمامی بخش‌های جنگل این حالت را ندارند بلکه بخش‌هایی از جنگل‌های شمال در قسمت‌های میان بند که راشستان هستند هم‌چنان می‌توانند در تولید چوب و بهره‌برداری کمک کار باشند اما نباید اجازه داد که به وضعیت جنگل‌های پایین بند و بالابند دچار شوند.

*در طرح تنفس جنگل هیچ فرایندی از مدیریت جنگل تعطیل نخواهد شد

اسحاقی با بیان این‌که در طرح تنفس جنگل، هیچ فرایندی از مدیریت جنگل تعطیل نخواهد شد، تاکید کرد: در قانون حفاظت و بهره‌برداری جنگل‌ها، به حفظ، احیا و توسعه و بهره‌برداری اشاره شده است، اما متاسفانه در همه طرح‌هایی که تاکنون اجرا شد برعکس بوده است، یعنی بهره‌برداری در اولویت قرار گرفته درحالی که طبق قانون، بهره‌برداری باید در رده چهارم باشد.

وی با ابراز تاسف از این‌که برداشت‌های بی‌رویه و غیراصولی نه تنها از کمیت کاست بلکه کیفیت را نیز دچار آسیب کرده است، گفت: از سال 80 به بعد مجموعه سازمان جنگل‌ها به این نتیجه رسید که باید روند مدیریت در جنگل دچار تغییر شود، بنابراین روش تک گزینی را مورد آزمایش قرار دادند که متناسب با شرایط رویشگاه باشد.

عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد واحد چالوس ادامه داد: در طرح تنفس جنگل، حفاظت و احیا در اولویت قرار می‌گیرد و هیچ طرحی از جنگل تعطیل نخواهد شد و تنها بهره‌برداری به حداقل می‌رسد و این‌که شنیده می‌شود با اجرای طرح تنفس برخی طرح‌ها تعطیل می‌شود این‌گونه نیست، بلکه اولویت گذاری تغییر می‌یابد.

*تنوع گونه‌ای، پایداری و پویایی جنگل را تضمین می‌کند

اسحاقی با بیان این‌که صرف وجود درخت در جنگل نمی‌تواند پایداری و پویایی آن را تضمین کند بلکه تنوع گونه‌ای، پایداری و پویایی جنگل را ضامن می‌شود، اظهار کرد: یک تنوع زیستی شامل مجموعه‌ای از گیاهان، جانداران اعم از حشرات تا پستانداران است و هر میزان این تنوع در اکولوژی بیشتر باشد جنگل پایدارتر است، بنابراین باید به سطح قابل قبولی از پویایی و پایداری برسیم تا جنگل را حفظ کرده و طرح تنفس به دنبال این موضوع است.

وی با اشاره به این‌که در حال حاضر استفاده از چوب آلات بیشتر جنبه تزئینی و تجملی دارد، تصریح کرد: همه افراد به مصالح با کیفیتی دسترسی دارند و به طور مثال فولادی که در ساخت و ساز به کار می‌رود تا سال‌های طولانی مقاومت دارد اما چوب شاید پس از چند دهه کارایی خود را از دست بدهد، بنابراین استفاده از مصالح جایگزین در اولویت قرار گرفته است، حتی در روستاها نیز پوشش لت دیده نمی‌شود.

این استاد دانشگاه با بیان این‌که شمشاد، سرخدار، آزاد و ملج از گونه‌های با کیفیت هستند، یادآور شد: برخی از گونه‌ها دارای تراکم کمی هستند یعنی حجم خیلی کمی از مجموع گونه‌های شمال کشور را تشکیل می‌دهند که این امر یا به‌واسطه ویژگی‌های اختصاصی گونه است و یا توسط بهره‌برداری‌های گذشته محدود شد.

اسحاقی ادامه داد: گونه‌هایی همچون شمشاد و ملج روند تجدید حیات و زادآوری آنها در طبیعت اندکی کند است اما توسکا و افرا شاید با سرعت بیشتری نسبت به گونه‌های سرخدار وشمشاد تجدید حیات کنند، بنابراین می‌توان با استفاده از روش‌های ژنتیک و اصلاح نژاد به روند تجدید حیات این گونه‌ها کمک کرد و آنها را در پروسه‌های جوامع گیاهی قرار داد.

وی با بیان این‌که در حال حاضر موسسه تحقیقات سازمان جنگل‌ها و مراتع و هم‌چنین سازمان جنگل ها در حال انجام روش‌های ژنتیک و اصلاح نژاد هستند، گفت: متاسفانه برخی از این گونه‌ها همانند شمشاد که یک گونه بومی بوده است در حال تبدیل به گونه‌های آسیب پذیر هستند و توسط دو آفت و بیماری بلایت و آفت شب پره دچار طغیان شده که به آرامی مسیر نابودی را طی می‌کنند.

عضو هیئت علمی گروه جنگلداری دانشگاه آزاد واحد چالوس در پایان گفت: خوشبختانه جوانه و نهال‌هایی از این گونه در حال رشد هستند که امیدواریم این جوانه‌ها، نهال‌های مقاوم در مقابل بیماری باشند و موسسه تحقیقات نیز در حال کار بر روی گونه‌های مقاوم شمشاد است.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار