سیدرضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: «لازم است که درباره امام (ره) به چند نکته عنایت داشته باشیم. در ماه خرداد و در تاریخ انقلاب اسلامی باید برای ایشان سهمی قائل شویم. امام در ۱۳ خرداد مصادف با عاشورای سال ۱۳۴۲ سخنرانی کرد و ۱۵ خرداد همان سال دستگیر شد. این اتفاقات خردادماه ۱۳۴۲ مبدأ تحول در جامعه ما شد. یعنی برای نخستین بار نظام شاهنشاهی در شهرهای قم، ورامین، تبریز و در تهران با تیر و تیراندازی با مردم برخورد کرد و نشان داد که این نظام با فرمان به قصد کشت حاضر است که با هر قیمتی مقابل مردم، مرجعیت و حوزه بایستد و حرفش را به کرسی بنشاند. این نخستین جرقه انقلاب در خرداد ۱۳۴۲ بود.
رحلت امام (ره) هم در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ اتفاق افتاد. تهران در هنگامه ورود امام و وفات ایشان ۲روز سنگین را به خود دید؛ روز ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ که جمعیت میلیونی از فرودگاه تا بهشت زهرا از ایشان استقبال کردند و در ۱۶ خرداد ۱۳۶۸ مردم با جمعیت چند برابر سال ۱۳۵۷ از مصلی تا بهشتزهرا او را بدرقه کردند. این نشان میدهد که امام، رهبری بود که علیالدوام در اوج مقبولیت و محبوبیت مردم بود. ایشان نهتنها فردی مشروع، مرجع تقلید و نماینده امام زمان (عج) بلکه فردی مقبول و محبوب مردم هم بود که محبت و مودت او را در دلهای مردم قرار داد و مردم او را از صمیم قلب دوست داشتند.
نکته دیگر درباره امام (ره) این است که امام تنها رهبری است که از دوران غیبت کبری امام زمان (عج) تا قرن ۱۴ توانست نظام جمهوری اسلامی را تأسیس کند و با رأی مردم حاکمیت جمهوری اسلامی را بهوجود آورده و خود بهمدت ۱۰ سال این نظام را مدیریت کند. این در حالی است که شخصیتهای بزرگ جهادی و فقاهتی مانند شیخ طوسی، شیخ مفید، شیخ مرتضی، آیتالله العظمی بروجردی و… نتوانستند چنین کار بزرگی را به سرانجام برسانند. آنها ایدههای خود درباره اسلام و تشیع را اعلام میکردند اما هیچگاه نتوانستند نظام حکومتی تأسیس کنند. تنها امام (ره) بود که به این موفقیت دست یافت.
اکنون که ۳۰ سال از وفات امام میگذرد این نظام هر روز آبرومندتر، عزیزالوجودتر و محبوبتر در دلهای مردم منطقه و آزادگان جهان بوده است و هر سال که سالگرد ارتحال ایشان برگزار میشود حرفهای جدیدی درباره امام قابل ذکر است.
نکته دیگر این است که امام یک شخصیت چندبعدی بود؛ ایشان فقط یک فقیه نبود، فقط یک مفسر نبود، بلکه علاوه بر فقاهت و تفسیر قرآن یک عارف هم بود، یک فیلسوف هم بود، ایشان یک مجاهد و مبارز هم بود. امام یک شخصیتی بود که پنجه در پنجه ابرقدرتهای دنیا مانند کارتر و اتحاد جماهیر شوروی و اتحادیه اروپا و دیگران که در مقابل صولت و قدرت آنها نهراسید، نترسید و عقبنشینی نکرد، بلکه با اطمینان خاطر در مقابل استعمارگری آنها ایستاد. امام با وجود تحمل فشار و سختی و تبعید، حتی یک روز در زندگی خود تسلیم نشد.»