چرا استقلال در پرونده سوپرجام مقابل پرسپولیس و سازمان لیگ در دادگاه عالی ورزش شکست خورد؟
کد خبر: ۷۸۷۱۶۶
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۹ 10 October 2019

 در مورد حکمی که دادگاه عالی ورزش جهان به‌تازگی درباره سوپرجام استقلال و پرسپولیس در سال پیش فوتبال کشور صادر کرده، چند نکته مهم وجود دارد که توجه به آن‌ها می‌تواند شکایت‌کنندگان بعدی به CAS را از رویکرد‌های بیهوده و کم‌اثر به این نهاد جهانی مستقر در سوئیس باز دارد؛ بخصوص که قسمت اعظم هزینه‌های دادرسی بر عهده فرد یا نهاد شکایت‌کننده است و به همین سبب استقلال که خواستار لغو حکم شکست صفر بر ۳ خود در سوپرجام ۱۳۹۷ مقابل پرسپولیس شده بود، باید حداقل ۸۰ درصد از مخارج بررسی امر و به‌واقع هزینه دادرسی را بپردازد.

آن‌ها با اصل ماجرا کاری ندارند

به گزارش فرتاک نیوز، این عادت CAS است که معمولاً و در اکثر موارد به هسته مرکزی و به‌واقع «اصلی» حکم صادره که مورد اعتراض افراد یا نهاد‌ها قرار گرفته، ورود نمی‌کند و فقط گاهی شرایط برخاسته از آن و ضرر‌های مالی ناشی از احکام اولیه را به‌گونه‌ای تعدیل و ترمیم می‌کند. به‌عنوان مثال فدراسیون فوتبال ایران که یک سال و نیم پیش به این دادگاه روی آورد تا حکم AFC در مورد لزوم برگزاری دیدار‌های تیم‌های ایرانی و عربستانی در لیگ قهرمانان آسیا در زمین‌های بی‌طرف را ملغی سازد و این مسابقات را به تهران و ریاض برگرداند، در اصل قضیه ناکام ماند و تنها امتیازی که گرفت این بود که CAS هم حکم داد پول سفر‌های نمایندگان ایران (سرخابی‌ها و ذوب‌آهن) به یک کشور ثالث از طریق AFC و طرف سعودی بازپرداخت شود، زیرا این مخارج خواسته ایرانی‌ها و برخاسته از اقدامات آن‌ها نبود و به ما تحمیل شده بود و همچنان هم می‌شود.

تنها قسمت‌های مثبت ماجرا

در مورد شکایت استقلال نیز با توجه به شیوه کاری که از «CAS» در اذهان بود، از آغاز محرز نشان می‌داد که این نهاد در حکم اصلی ورود نخواهد کرد و رأی صادره توسط کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال و تأییدشده به‌وسیله کمیته استیناف فدراسیون را محترم خواهد شمرد و استقلال به‌واقع فقط آب در هاون می‌کوبید. تنها قسمت رأی طولانی صادره از سوی CAS که شاید به نفع استقلال قلمداد شود، این است که مهر تأیید بر خواسته فدراسیون ایران نزده که خواستار ۵۰ میلیون تومان غرامت از سوی آبی‌ها برای عدم حضور در بازی سوپرجام ۹۷ شده که باید ۳۰ تیر ۱۳۹۷ در ورزشگاه آزادی تهران برگزار می‌شد. CAS همچنین ادعای غرامت‌طلبی قرمز‌ها از رقیب آبی‌پوش به‌خاطر غیبت در این دیدار را هم رد کرده است. این‌ها البته بهره‌هایی بس اندک و الکی خوشی‌های آشکار برای باشگاهی است که عامداً و آگاهانه به سوپرجام پا نگذاشت و به اردویی که در خارج از کشور برپا کرده بود، ادامه داد و در روز مسابقه به میدان نیامد.

نشانه‌های تفرعن

استقلالی‌ها از دو ماه قبل از آن تاریخ و بر اساس اطلاع‌رسانی‌های فدراسیون مطلع شده بودند که سوپرجام دقیقاً در چه روزی برگزار می‌شود، اما با چنان اطمینان و تفرعنی به اردوی خارجی خود رفتند و همه هشدار‌های فدراسیون را نادیده گرفتند که انگار خودشان مقام اول تصمیم‌گیرنده در اینگونه موارد هستند. آن‌ها پس از خراب شدن کار و اعلام حکم شکست‌شان و واگذاری جام به پرسپولیس نیز با راه‌اندازی ماجرای شکایت رسمی به CAS کوشیدند اصل خلاف و کل قصورشان را پشت این جنجال‌های خبری پنهان کنند و امیرحسین فتحی که آن زمان تازه به باشگاه آمده بود و علی خطیر که مدتی است از استقلال رفته، در مصاحبه‌های خود با رسانه‌ها به‌کرات گفتند که مطمئن‌اند CAS رأی صادره را برمی‌گرداند و مدعی شدند فدراسیون با اهدای جام به سرخ‌ها به‌واقع نابخردی کرده است. اگر آنان مشاوران حقوقی و قضایی بهتری داشتند، از این نکته مطلع می‌شدند که CAS در اکثر موارد در هسته مرکزی و اصلی حکم صادره ورود نمی‌کند، زیرا شرایط و قواعد کشور محل صدور حکم را معتبر شمرده و اینگونه احکام را برای طرف‌های درگیر جامع‌الشرایط می‌پندارد و تنها قسمت‌هایی که CAS در مورد دست بردن در آن بررسی و سپس اقدام می‌کند، شاخ و برگ‌ها و منشعبات ناشی از حکم است و این مسأله در مورد حکم جدید صادره در مورد آبی‌ها هم نمود آشکاری دارد.

آن‌ها برای خود زمان خریدند

ماحصل کلام اینکه استقلالی‌ها وقتی طولانی و هزینه‌هایی زیاد را صرف انجام و پیگیری شکایتی کردند که بر اساس شیوه‌نامه CAS از قبل هم مشخص بود تغییری عمده در آن حادث نخواهد شد و به چیزی امید بستند که معمولاً نه امید بلکه منطق و قانون‌شناسی و پیروی از اصول متعارف تشکیل‌دهنده بطن آن است. شاید هم سران استقلال برای رهایی از اعتراض شدید هواداران‌شان به مسأله غیبت آن‌ها در میدان سوپرجام و واگذاری یک جام دیگر به پرسپولیس می‌خواستند برای خود زمان بخرند و با مشتی وعده و وعید بی‌پایه خود را از زیر فشاری که محصول اعتراض ناظران به کاهلی‌شان بود، خارج سازند. آن‌ها برای خود مهلت تنفس ایجاد کردند، ولی حدود ۱۴ ماه بعد از اعتراضی که تسلیم CAS کردند، دست از پا درازتر متحمل همان حکم و سرنوشتی شده‌اند که از آغاز هم به نام‌شان نوشته شده بود و با اینکه خشم آبی‌ها بابت این ماجرا کمتر از اواسط تابستان سال پیش است که قضیه بسیار داغ بود و آن اتفاق با گذر ایام سرد شده و از ذهن‌ها رفته بود، اما انعکاس حکم جدید CAS در ۴۸ ساعت اخیر یک موج منفی جدید را علیه مدیران سهل‌انگار استقلال به راه انداخته است.

البته حواس‌ها به استراماچونی است

این مدیران البته خوش‌اقبالند، زیرا نتایج این فصل تیم‌شان زیرنظر سرمربی ایتالیایی باشگاه چنان مضر و حاشیه‌ساز و توجه‌برانگیز است که قطعی شدن شکستی که از قبل هم مهر تأیید هر نهاد دیگری را می‌شد روی آن حس کرد، از قطع روند فعلی و تغییر حال و هوای کنونی آبی‌ها جلوگیری می‌کند و هواداران بیشتر به آندره‌آ استراماچونی و تبعات مربیگری وی فکر می‌کنند تا به مدیرانی که چپ و راست حرف می‌زنند و بسیاری از گفته‌های‌شان دور از حقیقت است. شاید هم سران آبی باید خود را مدیون فضای کلی باشگاه بدانند؛ فضایی که باخت و ناکامی در آن به‌قدری تکراری و مسأله‌ای عادی شده که آبی‌ها به آن خو گرفته‌اند و دیگر حکم CAS و امثال آن تکان‌شان نمی‌دهد و فقط زمانی شگفت‌زده می‌شوند که نتایج حاصله در میدان و احکام دادگاه‌ها و نهاد‌ها به سودشان و پوشش‌دهنده قصور‌های عظیمی باشد که پیوسته مرتکب می‌شوند.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار