به گزارش
تابناک مازندران، دلمان نیامد برای خودمان دست به قلم نشویم و ننویسیم . باز هم ثابت شد که چقدر ما خبرنگاران مظلوم هستیم ، مظلومیتی در حد بوندسلیگا و لالیگا ...
حال که از روز خبرنگار فاصله گرفتیم و آبها از آسیاب افتاد، بهتر میتوان بدور از جوزدگی مطالب خود را بیان کرد.
نه مسئولان ورزش برای ما ورزشنویسان ارزش قائل شدند و نه مسئولان ارشاد و خانهی خانوادگی و خصوصی مطبوعات!. روز 17 مرداد بهیاد طفل سر راهی افتادیم. به راستی در جامعه خبری و رسانهای مازندران، ما ورزشینویسان از طفل سر راهی هم بدتر بودهایم .
طفلی که گویا دوستان از حضورش در جمع خانواده هراس دارند!. البته حق هم دارند، هراسی که پر بیراه هم نیست. اینکه چرا خبر و گزارش ورزشی در جشنواره مطبوعات جایی نداشت، برمیگردد به همان هراس دوستان و طفل سر راهی بودن ما ورزشینویسان!.
کم نیستند یاران ورزشینویس و بازوان توانمند ورزش پرافتخار مازندران که در گرما و سرما و در تمامی اماکن و مسابقات ورزشی حضور دارند و تا پاسی از شب مشغول تهیه خبر و گزارشات تولیدی هستند.
براستی جایگاه ورزشینویسان در اداره ارشاد و خانه مطبوعات کجاست؟
گویا ورزش هیچ جایگاهی در این خانه ندارد و ماهم هرساله بیخود حرص میزنیم. وقتی بزرگ یک خانواده فرزندش را به سمت ورزش و سلامتی سوق ندهد و هیچ ارزشی برای جایگاه بالای ورزش قائل نشود، چه انتظاری از زیر دستیهای خانهنشین باید داشت؟.
ما که دیگر انتظاری نداریم، شما هم نداشته باشید بهتر است. این بیمهریها به یک عادت تبدیل شده مثل اینکه در این برهه زمانی هرچقدر بیشتر کپی پیستی باشی، محبوبتر میشوی و مورد استقبال بیشتر قرار خواهی گرفت!.
چه کسی دلش برای ما ورزشینویسان، که روزانه کلی خبر و گزارشات تولیدی ایجاد میکنیم و در گروه دوستان کپی پیسی قرار نداریم، میسوزد، مسئولین عزیز یادشان نرود که در عصر کپی پیس این ورزشینویسان هستند که با آمار بالای خبرها و گزارشات تولیدی کشتی سوراخ شده مطبوعات و رسانههای استان را از غرق شدن تا حدودی نجات داده است! اما چه کسی است که قدر بداند.
انتظار تبریک گفتن به جامعه خبری - ورزشی در روز اختصاصی خبرنگاران ورزشینویس، انتظار زیادی نبود، اما نه تنها در روز ورزشینویسان هم برایمان ارزش قائل نشدید، بلکه اوج بیمهری را در روز خبرنگار تکمیل کردید!.
تمامی پیشکسوتان و خبرنگاران غیر ورزشی قابل احترام هستند، اما چرا در بین پیشکسوتان عرصه خبر نامی از "علی کاوه" ها و "وفائی نژاد" ها و "هاشمپور" ها به چشم نیامد؟ مگر نمیدانید ما بهترین ورزشینویسان و عکاسان را در سطح کشور و یا حداقل در شمال کشور داریم؟
لطفاً از خواب بیدار شوید و برای ارزشیهای ورزشنویس امتیاز قائل شوید، شرایطی را مهیا کنید و رسانهها و خبرنگاران را درجه بندی کنید تا فرق بین کسانی که تولیدی زیادی دارند با آنهایی که اوج کارشان خبر گرفتن از روابط عمومیهای ادارات و سازمانهاست و استاد کپی پیس هستند، مشخص شود .
در بحث مجوز رسانههای استان چه تمهیداتی اندیشیدهاید؟. آیا شده برای رسانههای فعال اما بدون مجوز آستین بالا بزنید؟. چه راهنماییهایی به رسانههای فعال اما بدون مجوز کردهاید؟. تا به حال شده پای درد دل رسانههایی که به نوعی زیر مجموعه شما هستند بنشینید؟.
کاش کمی به جای بدست آوردن پست و جایگاه، فکری برای ساماندهی خبرنگاران بشود تا وضعیت اسفناک رسانههای استان از اینی که هست بدتر نشود !
در شبکههای مجازی که همیشه مشغول بحث و جدل هستیم، یا به دنبال چندرغاز هدیهای هستیم که نه کسی دیده و نه کسی آنرا گرفته، و یا شاهد مناظرههای بیهوده و درگیریهای رئیس روسا، خانه نشینیم.
هر سال به امید ساماندهی در سال آینده هستیم، اما باید قبول کنیم این قطار قصد حرکت ندارد. قطاری که به قعر صخرهها سقوط کرده، و کسی توانایی به حرکت در آوردنش را ندارد.
داغ داستان اسفناک خبرنگاران هر ساله در 17 مرداد ماه تازه میشود، اما کسی نیست این داغ بر دل نشسته را تسکین دهد و التیام ببخشد.
از 17 مرداد امسال تا 17 مرداد ماه سال آینده دقیقا یکسالی فرصت باقی است، اما اینکه آیا وضعیت بد خبرنگاران و مشکل ساماندهی شدن رسانههای مازندران تا سال آینده درست خواهد شد یا خیر، را باید صبر کنیم و ببینیم خانه مطبوعات و اداره ارشاد چه قدمهایی را برای ورزشینویسان در طول این یکسال خواهند گرفت.
ورزشینویسان امیدوارند ظرف این یکسال اتفاقهای خوبی رخ بدهد تا خانواده نویسندگان رسانهها در مازندران کامل شود. انشاءالله