تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، این روزها کل جامعه درگیر شیوع ویروس کرونا شده است . گروهی آن را جدی گرفته اند و همین جدی گرفتن آن باعث شده زندگی شان به شدت به هم بریزد و از حالت عادی خارج شود. عده ای هم آن را جدی نگرفته و بر مخاطرات آن افزوده اند و هم برای خود و هم برای دیگران هزینه ایجاد می کنند و کنترل آن را به روزهای طولانی تر می برند .
اما کسانی که آن را جدی گرفته اند خود چند دسته هستند ، گروهی مردم عادی هستند که با انجام قرنطینه به قطع زنجیره انتشار کمک می کنند. گروهی مسئولین و برنامه ریزان هستند که به نسبت برخی داده ها مانند ، رفتار مردم ، میزان امکانات و تجهیزات و برخی موارد دیگر سعی در ارائه برنامه هایی برای کل جامعه در جهت کنترل آن دارند. اما در این گروه مهمترین افراد کسانی هستند که از روز اول به عنوان خط مقدم و در نوک پیکان تماس با مبتلایان هستند یعنی کادر درمانی .
بی شک مصائب اصلی کرونا متوجه کادر درمانی بوده است به گونه ای که بسیاری از این افراد هفته ها و ماه ها توان دیدار با خانواده های خود را ندارند و از نظر روحی دچار آسیب های فراوانی شده اند و نیاز به بازسازی روحی دارند. در این زمینه یکی از مسائلی که پس از هفته های اولیه شیوع ، در بیمارستان ها و در فضاهای مجازی منتشر شد ، چالش رقص بود ! کلیپ های متعددی از پرستاران و بیمارانی منتشر می شد که در حال رقص و آواز خواندن و دادن روحیه به بیماران کرونایی بودند و البته واکنش های مثبت و منفی هم به این اقدامات نشان داده می شد اما در نهایت همه از کنار آن می گذشتند و آن را در همان حد و اندازه یک اقدام روحیه بخش تعبیر می کردند و البته این اقدامات چندان تبعات منفی سیاسی و یا فرهنگی هم پیدا نکرد .
اما از روز گذشته کلیپی از بیمارستان امام سجاد یاسوج منتشر شد که تعداد زیادی از پرسنل این بیمارستان گروهی از نوازندگان و چند فرد در حال رقص را دوره کرده و آن ها را تماشا می کنند و دست می زنند.
این اقدام باعث شد که در فضای مجازی برخی واکنش های مثبت یا منفی نسبت به آن اتخاذ شود . امام جمعه قلعهرئیسی اولین شخصیت رسمی بود که در واکنش به این جشن نوشت« پخش آهنگ مبتذل همراه با رقاصی در مکانی که به نام امام سجاد (ع) مزین است چه نام دارد؟ خاک بر سر چنین مسؤولی که باید از ارزشهای الهی و اسلامی را پاس بدارد. اما این چنین احکام اسلامی را به سخره میگیرد. حقیقتا باید گفت انا لله و انا الیه راجعون.»
حجتالاسلام اسماعیل صلواتی در ادامه نوشت«اگر به بهانه کرونا چنین خلافی را مرتکب شدید توجه کنید بیمارستان شهید جلیل محل مداوای بیماران کرونایی است.»
رقص های بد فرجام در کهگیلویه و بویراحمد!
اینکه آیا امام جمعه قلعه رئیسی در اینگونه موارد تندروی می کند یا نه بحثی نیست که در اینجا به آن پرداخته می شود بلکه در این گزارش به نکاتی پرداخته می شود تا روشن شود که چرا برخی از اینگونه برنامه هایی که ظاهرا عنوان فرهنگی هم به خود می گیرند ، اینگونه بد فرجام هستند و چرا همواره با چالش همراه است؟
آیا گسست فرهنگی در میان جامعه تا اندازه ای شده است که در استان کهگیلویه و بویراحمدی که 700 هزار نفر جمعیت دارد و همه طوایف سردسیری و گرمسیری آن با هم قرابت فامیلی دارند و در یک روز چند بار می توان دورترین نقاط آن ها را سفر کرد و برگشت ، این گونه زبان فرهنگی هم را نمی فهمند؟
در آن زمان هم تنش ها بالا رفت و بیانیه هایی در مخالفت داده شد و البته بودند عده ای که آن را معمول و عادی می دانستند!
در همان موقع آیت الله ملک حسینی نماینده مردم استان در خبرگان رهبری ضمن تقبیح این اقدام اما در ادامه خواستار پایان دادن واکنش ها و عدم ورود دستگاه های خارج از دانشگاه به موضوع و اجازه به مسئولین دانشگاه برای پیگیری موضوع شد. اما به هر جهت واکنش ها بسیار جدی و تاثیرگذار بود.
در مورد اخیر (انتشار کلیپ برنامه رقص و آواز از بیمارستان امام سجاد) هم تقریبا همان رویه در حال شکل گیری است که به نظر می رسد در صورت ادامه دار شدن واکنش ها موضوع از واقعیات خود منحرف و به سمت و سوی موضع گیری های طرف های سیاسی هم کشیده شود! چیزی که به یک رویه معمول تبدیل شده است!
اما در اینجا نکته ای مهم به نظر می رسد و آن استفاده از ظرفیت ایجاد " چالش" برای تغییر فرهنگ مردمی است!
هیچ سند تاریخی در اسلام وجود ندارد که کاملترین دین بشر ، همه رسوم و فرهنگ های یک قوم را نفی کند بلکه با برخی از این فرهنگ ها و رسوم کنار آمده و آن ها را با شرایطی پذیرفته است. در مورد مجالس جشن و شادی هم ، چنین هلهله و شادی هایی در صدر اسلام و زمان پیغمبر بوده است و پس از ان هم وجود داشته است (منهای برخی بدعت ها و مجالس گناه) در مناطقی مانند کهگیلویه و بویراحمد برای برگزاری جشن ها برخی رسوم در این زمینه وجود داشته است که از قدیم الایام مورد توجه بوده است و از آلات موسیقی های محلی هم استفاده می شد و در مجموع در باور مردم این جشن ها و حتی رقص ها از روی ابتذال نبود و حتی نگاه ابتذال هم به آن نبود! اما چند دهه ای است که موسیقی اصیل و محلی کهگیلویه و بویراحمد دستخوش ابتذال عجیبی شده است که سبک جشن ها ، رقص ها و آلات موسیقی را به سمت ابتذال برده است و فرهنگ اصیل لر را به حاشیه کشانده است.
در بسیاری از مناطق لرنشین مانند ، لرستان ، چهار محال و بختیاری هنوز فرهنگ غالب در جشن ها و مراسمات همان فرهنگ ها و مسیقی های محلی و با اصالت است اما متاسفانه در کهگیلویه و بویراحمد احساس می شود به اصطلاح "فرهنگ لودگی" حاکم شده است و در جشن ها آنچه که مشاهده می شود تغییر کامل در باورهای فرهنگی و سنتی است و حتی کمترین اهمیتی به آلات موسیقی یا اشعار محلی داده نمی شود و اشعاری مبتذل و بی مغز با موسیقی های بسیار نامانوس با فرهنگ منطقه ، غالب مراسمات جشن و شادی را قرق کرده است.
ایجاد " چالش" برای چنین موسیقی های مبتذلی بهترین کمک برای رونق آن و ریختن قبح آن در مراکز رسمی است که خواسته یا ناخواسته عده ی زیادی به رواج آن کمک خواهند کرد. اگر چنین ابتذالی تا قبل از این در محافل خصوص و جشن های عروسی رونق داشت از این به بعد باید شاهد رواج آن در مراکز رسمی و دولتی هم باشیم و باید گفت متاسفانه فرهنگ و موسیقی محلی یک گام دیگر به پاک شدن از ذهن نسل های بعد نزدیکتر می شود.