باور کنید از کلمه اول تا کلمه آخری که این پیرمرد نود ساله بر زبان راند، کسی که ۴۰ سال است بیرون از مرزهای ایران زندگی میکند و به جز بر صفحه تلویزیون کشورش را ندیده، را باید طلا گرفت... این حرفها را باید به آن خائن و وطنفروشهای زد که نشستند و نوکری آمریکا اسرائیل اروپا و عربهای نوکر آمریکا را میکنند...
آدم وقتی شرافت داشته باشد، وقتی هویت داشته باشد، وقتی حس وطن دوستی و عشق به وطن و مردم کشورش را داشته باشد اینگونه میشود. آدم وقتی عاشق کشورش باشد، همه چیز کشورش را زیبا می بیند و اما وای به روزی که فقط فکر هوسرانی از این کشور را داشته باشی آنگاه....
توصیه می کنم با دقت و کلمه به کلمه این حرف های اردشیر زاهدی را گوش کنید. آنهایی که در خارج از ایران نشستهاند و علیه کشور صحبت میکنند ایرانی نیستند و گفته زاهدی آنها همان کسانی هستند که سینه مادرشان را گاز میگرفتند. میهن جایی است که همه ما در دامنش بزرگ شدهایم،
«نمیدانید این ایران چقدر عزیز است.»
اردشیر زاهدی، خوب یا بد!
اردشیر زاهدی بیش از 90 سال سن دارد (درست 92 سال)! از ابتدای پیروزی انقلاب هم رنگ کشور را ندیده و در اروپا زندگی میکند. بیشترین حملهای که به او میشود را سلطنتطلبها و نوچههای گدازاده پهلوی مدیریت میکنند برای آنها سخت است که شوهر خواهر سابق شازده بیاید و در مورد این روزهای ایران اینگونه صحبت کند. برای آنها غیرقابل باور است کسی که سر سفره اعلیحضرت همایونی نشسته، نمکندان بشکند و از حکومت فعلی ایران که این جماعت را از عرش به فرش آوردند، تعریف کند.
زاهدی 92 ساله که پایش لب گور است، نه نیازی به شهرت دارد و نه به فکر جمع کردن ثروت، او هر که بوده، در هر مقامی و در هر جایگاهی، شرافت خودش را از دست نداده است. او شاید با نظام جمهوری اسلامی مخالف باشد، اما مانند توله محمدرضا پهلوی و فلکزدههای آلبانی نشین، با مردم کشورش دشمن نیست، از حمله به کشورش دفاع نمیکند، حواسش هست روزی که خودش وزیر امور خارجه بوده چه ماموریتی داشته و اگر قرار بر همان ماموریت باشد که در راستای خدمت به کشور و مردم آن بوده، هنوز باید از آن دفاع کند.
او در میان بیشرفهایی که در طول سالهای گذشته بارها به کاخ سفید نامه نوشتند تا به ایران حمله کند تا خودشان در تهران به حکومت برسند، شرافت دارد، او در میان همه خائنهایی که این روزها سر سفره بن سلمان و نتانیاهو نشستهاند و علیه کشورشان جاسوسی و خیانت میکنند، مردانه از مردم ایران دفاع میکند. حرفهای اردشیر زاهدی برای این عده سخت و سنگین است، چرا که حرفهایش شاقولی است برای سنجش همان اروپانشینها و امریکانشینها، وگرنه قصد قیاس او با داخل کشور نیست، هر چند نسبت به برخی داخلیها هم شرفش بیشتر است.
کسی برای اردشیر زاهدی هورا نمیکشد، برای حرفهای حق باید هورا کشید حتی اگر از دهان دشمن در بیاید. آنهایی که به او حمله میکنند از همان قماشی هستند که میدانند اگر رابطه تهران – واشنگتن کمی بهتر شود باید بروند قاز بچرانند و کسی آفتابه هم دستشان نخواهد داد. اینها همان کاسبان دشمنی ایران و امریکا هستند که همواره بر طبق خیانت و نفاق و جاسوسی برای امریکا میکوبند، از امیر طاهری گرفته تا همه آنهایی که شما در گوشه کنار جهان میشناسید و یک جایی پشت میکروفون و دوربین نشسته و علیه ایران، رفتار دشمنانه دارند.
تفاوت اردشیر زاهدی با آنها در این است که او از سازمانهای جاسوسی پول نمیگیرد، دستش در جیب سیا، موساد، امآی6 و سرویسهای جاسوسی عربی نیست و به همین دلیل راحت حرفش را میزند. او نه در فکر حکومت کردن است و نه در فکر برگشتن به ایران، همین امروز و فردا هم ممکن است خبر برسد که خواجه برفت، اما نامی که این خواجه از خود بر جای گذاشته برای «خواجگان» کاسهلیس کشورهای عربی و غربی غیرقابل تحمل است. دفاع او از حاج قاسم و سپاه و ارتش در عالم واقع چیزی را تغییر نمیدهد اما در عالم معنا، پر از حرف است.
او بر خلاف بسیاری دیگر از وطنفروشها و بیشرفها یادش نرفته که ایرانی است و نسبت به خاکش با وجود غیبت 40 ساله غیرت دارد. باور کنید اگر حرفهایی که برخیها که در داخل ایران هستند را برایتان نقل و تفسیر کنم، تف در صورتشان خواهید کرد در حالیکه از این حکومت پول و حقوق میگیرند. حساسیت نسبت به خلیجفارس، تمامیت ارضی کشور، پیشرفت ایران و ابتکار جوانان ایرانی واقعیتی است که برای نوکران بیجیره و مواجب امریکا و سعودی قابل هضم و باور نیست.
با همه اخلاق و رفتار خوب یا بد زاهدی، او تکلیفش با خودش مشخص است و میداند که چه میگوید.
انتهای پیام/*