دوقطبی موجود در رقابت های سیاسی به عرصه انتخابات نیز رهنمون شده و دوطیف غالب انتخاباتی در سطح کشور عبارتند از اصولگرایان و اصلاح طلبان. لاجرم نتیجه حملات تندی که اغلب طیف های رادیکال اصولگرا نثار اعتدالیون کرده اند بی شک ،این طیف را از سبد اصولگرایی خارج نموده و در طیف مقابل قرار می دهد.
به هر روی در تبریز نیز این دو قطبی در قالب دو لیست مجزا نمود یافته است.
از یکسو ائتلافی که اغلب شان را نظامیان بازنشسته تبریزی تشکیل داد و ایشان را یک روحانی احمدی نژادی همراهی می نماید.البته تا یادمان نرفته باید به حضور یک بانو نیز در این لیست اشاره نمود!.
لیستی که تقریبا 6 ماه قبل از شروع فرایند انتخابات در دفتر کار یکی از مسئولین یک نهاد خاص بسته شده بود. از سوی دیگر فازغ ازعلل سیاسی و یا ایدئولوژیک عملکرد شورای نگهبان در این دور از انتخابات مجلس شورای اسلامی، نتیجه علملکرد این شورای چیزی جز خالی شدن صندلی های مسافرین اصلاحاتی از قطار رقابت نبوده است.
هر انسان عاقلی می داند که رقابت با لیست بسیار ضعیف(اصلاح طلبان) مانند آنچه در تبریز شاهد آن هستیم ، پیروزی را برای رقیب (اصولگرایان) تضمین می کند. چه آنکه هنوز این لیست نیز محل اجماع اعتدالیون و اصلاح طلبان نیز نیست.اما با این همه چرا ترس از شکست ، اینقدر در موضع گیری ها و نوشته های سایت های اصولگرا موج می زند. بعنوان مثال نگاهی کنید به یادداشتی با عنوان ((خیانتی بنام تک رای ))در سایت ایل پرس . نگارنده منصف و البته احتمالا جوان این مطلب ، به درستی و صحت ، شاید از درس حکایت خیانت های سابق اعضای این طیف به لیست ، خواسته است مبنایی برای نتیجه گیری اتخاذ کند و از هم قطاران خود بخواهد در میان هواداران خود به تبلیغ سیاست تک رای دادن خاتمه داده و به لیست رای دهند. اما براستی چرا این هشدار داده می شود؟
از دو سوی این مطلب قابل تامل است
1-یا این لیست مورد وفاق اصولگرایان نبوده و صرفا با نظر تاییدی و تعیینی برخی نهادها بسته شده است که در سایه این رفتار ، افراد لیست نیز با علم بر اینکه این لیست در میان بدنه اصولگرایان محبوبیتی ندارد ، امیدوار به تک رای های خود هستند.
2- یا اینکه این 6 نفر به هم اعتماد ندارند و به هواداران خود سفارش تک رای دادن را می کنند که همین مطلب نویسنده ایل پرس را واداشته تا هشدار لازم برای ممانعت از بروز چنین خیانت احتمالی ای را علنی کند.
به نظر می رسد نباید اهمیت گزینه اول را دست کم گرفت. چراکه اخبار مهمی مبنی بر تشکیل ائتلاف های موازی در جامعه اصولگرایی تبریز به گوش می رسد. مثلا همین ائتلاف مستقل یاران انقلاب که بعضا در میان ایشان چهره های اصولگرای شاخصی نیز مشاهده می گردد.
اکنون می توان به دلیل جامعه شناختی این نگرانی از خیانت نیز پرداخت.
از آنجائیکه رای این طیف از سبد آرای سنتی بوده و چندان قابل تغییر نیست بنابراین رقابت برای هزینه از سرمایه ثابت جریان دارد
هم چنین به غیر از شبکه های رسمی که این جریان در اختیار دارد ، نمی تواند تنوعی در بافت های رای خیز جامعه انجام دهد ، بنابراین مساله انحصار بوجود آمده و شدیدتر از قبل مطرح می گردد.
دلیل دوم نیز عدم وجود سرمایه اجتماعی کافی بین این عزیزان است
مثلا در دور دوم انتخابات مجلس در سال 91 با اینکه امکان ورود همزمان جلیل زاده و سعیدی به مجلس وجود داشت اما یکی از نمانیدگان فعلی مجلس در مسجد طوبی به صراحت به اطرافیان خود درخواست تک رای به نفع آقای جلیل زاده را اعلام نمود.
شاهد مدعای نگارنده همین روز اول تبلیغات میدانی است .در حالیکه هنوز هیچ تبلیغی از سوی ائتلاف اصولگرایان شکل نگرفته ناظر حجم وسیعی از تبلیغات فردی کاندیداهای این طیف می باشیم.
حسن قنبری
کارشناس جامعه شناسی