به گزارش سایت استان، اینجا هوا از دشتروم خنکتر است و بیدلیل نیست که در گذشته عشایر این منطقه را برای اتراق در بهار و تابستان میپسندیدند. امروز 10 اردیبهشت است و گیاهان دوپشته تازه سبز شدهاند. اما نسیم خنکی که می وزد بیشتر از اینکه لذت بخش باشد بوی تعفن و زباله میدهد. به گفته شهردار یاسوج روزانه بیش از 120 تن زباله در این منطقه دفع و دفن میشود با این حجم زباله هنوز هم نمیتوان زیباییهای طبیعی دوپشته را انکار کرد.
در ورودی زباله دان ساختمانی نگهبانی قرار دارد. نگهبان تذکر میدهد که زبالههای آلوده و عفونی نیز بین زبالههاست و مواظب باشیم. او همچنین تأکید میکند تا جایی که میتوانیم با ماشین پیش برویم چرا که بیش از سیصد قلاده سگ وحشی و ولگرد در منطقه هستند که هر لحظه ممکن است، حمله کنند.
میگوید: امروز جمعه است و 5 تا 6 کامیون بیشتر تخلیه نمیشود اما در روزهای دیگر دست کم روزانه بین 30 تا 40 کامیون زباله در این منطقه تخلیه میشود.
با اینکه دو هفته از آخرین بارندگی های استان و منطقه میگذرد اما هنوز در مسیر حوضچههای آب دیده میشد و همکارم که خود از فعالان زیست محیطی است، توضیح داد: این شیرابهها چشمههای دوپشته هستند که از زیر تپههای زباله هر جا روزنهای پیدا کنند، بیرون میآیند و بعضی جاها جمع میشوند اما در نهایت همه به هم میپیوندند و جوی بزرگی میشوند از میان جنگلهای بلوط حرکت میکنند تا به مقصد برسند.
ابتدا که وارد دوپشته شدیم تصور نمیکردم حجم زباله تا این حد باشد اما وقتی از میان کوههای زباله حرکت میکنم تازه متوجه میشوم در کمتر از 15 سال فاجعهای به بار آرودهایم که عمقش کمتر از سیل و زلزلههای مرگبار نیست.
هر طرف چشم میچرخانم کیسههای زباله سیاه، سفید، سبز و زرد روی هم تلنبار شدهاند در حالی که ما خوشحالیم زبالههایمان را در کیسههای رنگی بستهبندی کرده و بیرون از خانه گذاشتهایم اما نمیدانیم که که درست بیخ گوشمان زبالههایمان را خالی میکنند و از خوش شانسیمان است که هنوز بوی زبالهها به مشاممان نمیرسد.
یکی از همراهان که بخشی از ملک خانوادگیاش تبدیل به زبالهدان شده میگوید: اول قرار بود شهرداری به صورت موقت اینجا زبالهها را دفن کند و قرار بود فقط 7 هکتار به این کار اختصاص دهد که حالا بیش از شصت هکتار به صورت مستقیم تصرف کرده است.
صفدر بدخشان ادامه میدهد: اوایل زبالهها را در منطقه فقط رهاسازی میکردند در نتیجه برای نظارت بر کارشان اتاقک نگهبانی را ایجاد کردیم.
بدخشان میافزاید: اینجا مراتع چرای دام بوده اما حالا سگهای ولگرد و گرسنه از گرگها هم خطرناکتر شدهاند و به گلهها و آدمها حمله کرده و عشایر کمتر این اطراف اتراق میکنند.
در مسیر با تل بزرگی از شیشههای دارو روبرو شدیم. البته با وجود آن همه لباسهای بیمارستانی و سرم و غیره کار سختی نبود که تشخیص دهیم در این قسمت زبالههای بیمارستانی تخلیه میشوند. هر چند مدیران بیمارستانی اغلب دفن زبالهها در این منطقه را انکار میکنند.
حجم زباله هر چه جلوتر رفتیم بیشتر میشد. از بدخشان پرسیدم به نظر خود شما چه کاری میتوان برای این منطقه انجام داد؟
میگوید: واقعیت این است زبالهها هستند و نمیتوان کاری انجام داد. چندین بار نیز مردم دشتروم جلوی ماشینهای حمل زباله را سد کردند ولی فایدهای ندارد.
وی تنها راه نجات دو پشته را مدیریت پسماندها میداند و اضافه میکند باید ابتدا تفکیک از مبدا را فرهنگسازی کنیم و مسئولان استانی همگی باهم عزمشان را جزم کنند که برای ایجاد کارخانه بازیافت زباله سرمایهگذار به استان دعوت کنند.
بدخشان ادامه میدهد: مسئولان باید به این باور برسند هر روز که میگذرد زبالههای بیشتری تولید میشود و آب و هوا آلودهتر میشود و در نتیجه این همه سنگاندازی جلوی سرمایهگذاران به هیچ عنوان به نفع استان نیست.
یکی از اهالی که نمیخواهد نامش گفته شود، میگوید: چندین سرمایهگذار اینجا آمدند و قرار بود کار کنند اما مسئولان برای رد این سرمایهگذاران گفته بودند کارخانه بازیافت در روستای توتنده راهاندازی میشود.
وی ادامه داد: پس از پیگیری متوجه شدیم قرار است با زد و بند بخشی از زمینهای ملی و شخصی به سرمایهگذار فروخته شود و موضوع کارخانه بازیافت کاملا رد گم کنی است. این خیانت است.
همینطور در مسیر حرکت میکنیم تا به جایی میرسیم که امکان حرکت با ماشین نیست. پیاده در مسیر آب حرکت میکنیم و کمکم به سد شاه قاسم میرسیم. در پایین دست این سد 5 حلقه چاه تأمین آب شرب شهر یاسوج قرار دارد و برای من عجیب است که مسئولان امور آب استان بارها ارتباط سد شاه قاسم و زبالهدان دو پشته را تکذیب کرده بودند.
با معاون حفاظتی آب منطقه استان کهگیلویه و بویر احمد تماس گرفتم و دوباره پرسیدم به نظر شما امکان آلودگی چاههای آب پایین دست سد وجود دارد و فرهادی با اطمینان این احتمال را رد کرد. هر چند توقع زیادی است که بخواهم او یا هر مدیری تأیید کند که آب شهر آلوده است چرا که در آن صورت باید دست کم 5 حلقه چاه را که آب نیمی از شهر یاسوج را تأمین میکند، پلمپ کنند.
این فاجعهای است که خودمان با دستان خودمان رقم زدهایم. این کوههای زباله را ما تولید کردهایم. و اگر همینطور پیش برویم تفریح نامتعارف امروز من، زندگی عادی نسلهای بعد خواهد شد.