نعیمه موحد: خانوادهها مغازه به مغازه میچرخند تا لباس مناسب دختر بچههای نوجوانشان را پیدا کنند. اما خیلی وقت است شیرینی خرید نزدیک عید، جایش را به یک نگرانی و گاهی ناراحتی داده است. سالهاست بازار روی خوشی به آنهایی که دوست دارند لباس پوشیده بخرند نشان نمیدهد. آستین مانتوها آبرفته و دکمهها گمشده است. شلوارها تنگ و کوتاه هستند و روسریها اغلب طوری طراحی میشوند که تحمل یک گیره را هم ندارند. این وسط وضع برای نوجوانها و مخصوصاً نوجوانان دختر بدتر است. کسانی که به مرزی از استقلال رسیدهاند و میخواهند باسلیقه خودشان لباس انتخاب کنند و شیک و به روز بودن برایشان مهم است اما بازار به آنها لباسهایی نهچندان پوشیده پیشنهاد میدهد که انگار سایز کوچکشده لباس والدین آنهاست. بدون هیچ نشانه و جذابیتی برای یک دختر مسلمان و محجبه نوجوان.
قشنگترین خاطرهای که اکثر ما از زمان بچگی و عید نوروز یادمان مانده، لباسها و کفشهای نویی است که از ذوق پوشیدن آنها شب تا صبح خوابمان نمیبرد. اما مدتهاست این خاطره قشنگ برای نوجوانانی که خانوادهای مقید به پوشش اسلامی دارند تکرار نمیشود. چرا بازار پوشاک ما یکشبه از طرحهای مشابهای که پوشش کمی دارند پر میشود؟ و اگر خانوادهای نخواهد از این طرحها استفاده کند تکلیفش چیست؟
روی شلوار جین، تیغ بکشید لطفاً!
نزدیکیهای عید رفتن به بازار بزرگ تهران آداب خاص خودش را دارد. از ساعت سوارشدن به مترو یا وسیله نقلیه عمومی بگیرید تا برنامهریزی برای خرید کردن در بازارچههایی که زودتر با دیرتر تعطیل میشوند.
بعدازظهر یک روز وسط هفته هم بازار تهران آنقدر شلوغ است که بشود از هر قشری در آن دید. هستی که دانشآموز دبیرستان است با دو نفر از دوستانش از صبح به بازار آمدهاند: «من مانتویی هستم به شالم هم گیره نمیزنم اما مانتوی تنگ و کوتاه هم نمیپوشم. در خانواده ما رسم نیست. از صبح شاید بیشتر از ده-دوازدهتا مانتو پوشیدم اما به قول دوستانم باید هم پول مانتو را بدهم هم هزینهای جداگانه برای اینکه مثلاً رویش دکمه بگذارم یا یک لباس برای زیر آن بخرم.»
شقایق، یکی دیگر از دخترها هم میگوید: «به نظرم ماجرای شلوارها بدتر است. من اصلاً نمیتوانم شلوار جذب بپوشم. سلیقه من نیست. اما انگار چیزی غیرازاین شلوارها وجود ندارد! حتی در یک مغازه دیدم دختری یک شلوار جین خرید و بعد به فروشنده گفت خوبه ولی ساده اس، مد نیست. میتونید یکم روی آن تیغ بزنید؟!. خب همینها سلیقه فروشندهها عوض میکنند»
لباس مناسب برای خرید نیست، باید سفارش دوخت بدهم
در یکی از مراکز خرید لباس کودک، مادر و دختری با چند کیسه خرید در دست روی صندلی نشستهاند و استراحت میکنند. مادر چادری به همراه دخترش که پیراهن بلندی با شلوار جین پوشیده درباره اینکه آیا توانستهاند لباس موردعلاقهشان را در این مرکز خرید پیدا کنند میگویند: «بحث قیمتها که واقعاً خارج از کنترلشده جداست. اما شما تصور کنید حالا آدم یکطوری پولش را هم جور کند. اما من دوست ندارم دخترم که نزدیک هشت سال دارد سارافون کوتاه بپوشد. ازیکطرف بچه است و چشمش این لباسهای خوش آب رو رنگ را میگیرد. من هم باید هزینه زیادی بدهم که فقط میتواند از آن در مهمانیها استفاده کند. سارافون و کتهای دخترانه برای هر سنی مناسب نیستند. دختر من برای بیرون از خانه نیاز به لباسی دارد که حالا حتماً هم مانتو نباشد ولی تا روی زانو باشد و آستین و کمر درست و حسابی داشته باشد! ولی دریغ از همچنین لباسی در مرکز خریدی به این بزرگی! دختر من با بعضی از این لباسها حتی نمیتواند آزادانه راه برود چه برسد به بازی کردن»
از مادر میپرسم پس این پیراهن قشنگی که الآن تن دختران هست را از کجا خریدهاید؟ «این را در تابستان خودم الگو کشیدم و دادم خیاط برایش دوخت. فکر کنم مجبور بشوم این دفعه هم همین کار را بکنم»
همهچیز زیر سر ژورنالهاست
لایه اولیه این ماجرا خریدارانی هستند که اغلب از اوضاع پوشش لباسها در بازار ناراضیاند. اما پشت سر این خریداران و فروشندهها، کارگاههای تولید لباسی هستند که آنها هم گلههای زیادی برای گفتن دارند.
این روزها سر کارگاههای تولید لباس هم حسابی شلوغ است و وقت زیادی برای صحبت ندارند. محسن سرکارگر یکی از این کارگاهها در پاسخ به سؤالم که چرا لباسهای پوشیده سهم کمی در بازار لباس دختران نوجوان دارند، میگوید: «والا ما اینجا خودمان که طرح نمیزنیم! به ما ژورنال میدهند. سه چهار ماه قبل وقتی به تولیدیهای بزرگ میگوییم امسال چه خبر است یک ژورنال برای ما میفرستند و میگویند امسال این طرحها مد است. حالا اینکه آستینش تور و بدننماست یا قدش آبرفته دیگر تقصیر ما نیست. وقتی میگویند این طرح میفروشند ما هم میزنیم. اگر بگویند مانتوی تا رویه پا میفروشد ما تا رویه پا میزنیم!»
بهنام کارگر دیگری است که حوصله بیشتری برای حرف زدن دارد و میگوید: «ببینید منظور آقا محسن این است که ما مجبور هستیم کارگاه را بچرخانیم و برای همین مجبور هستیم طرحی را بزنیم که در بازار فروش دارد. دروغ چرا! شاید من برای همسر خودم خیلی از این مانتوها را پیشنهاد ندهم که بپوشد اما به قول آقا محسن باید بروید یقه آنکسی که ژورنال میدهد و مد را در بازار تعیین میکند بگیرید. میگویند اینها طراحانی هستند که میروند کشورهای عربی یا ترکیه آنجا مد سال را تعیین میکند و بعد هم ژورنال درست میکنند. اللهاعلم!»
دوخت لباسهای پوشیده گران تمام میشود
چند سالی است مزونهایی باهدف تولید و عرضه لباس پوشیده، برای دختران نوجوان فعالیت میکنند. تولیدات این مزونها هم ویژگی جذابیت، استفاده از رنگهای شاد و متناسب بودن با سن نوجوان را دارند و هم اینکه راحت و پوشیده هستند. اما سؤال خیلی از والدین این است که چرا کارهای این مزونها به تولید انبوه در بازار نمیرسد و یا اینکه چرا باقیمتهایی بیشتر از متوسط بازار به فروش میرسند؟
خانم «ناهید رحیمی»؛ صاحب مزون «صدفی برای نوجوان» که کار طراحی و تولید لباس پوشیده برای دختران نوجوان را انجام میدهد، دراینباره میگوید: «یکی از علل مهم این موضوع، ماجرای سایزبندی است. وقتی بچههای ما از کودکی وارد سن نوجوانی میشوند ازنظر بدنی سایزبندیهای متفاوتی پیدا میکنند. در گروه سنی بزرگسال ما سایزهای مشخصی مثل لارج، ایکس لارج، دوایکس لارج و... داریم. نهایتاً برای یکی از این سایزها، سایز بزرگ هم طراحی میکنیم. اما برای یک نوجوان ۹ ساله اصلاً این سایزبندی مشخص وجود ندارد. نوجوانها در این سن به خاطر قرار داشتن در سن رشد، نسبت به هم، قد آستینها یا بالاتنههای متفاوت دارند.
به همین خاطر برای کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند اصلاً بهصرفه نیست که از تمام این سایزها تولید داشته باشند. و این باعث میشود لباسهایی پوشیده با طراحی خاص برای نوجوانها به مزونهایی که سفارش دوخت میگیرند، محدود بشود.»
خانم رحیمی که دو سال و نیم مشغول به این کار است در پاسخ به این سؤال که چرا کارهای مزونهایی از این دست اغلب قیمتی بالاتر از توان مالی سطح متوسط جامعه دارند میگوید: «چون ما کار پوشیده تولید میکنیم مصرف پارچهمان بیشتر است. مثلاً اگر برای نوجوان کت و دامن طراحی کنیم، دامن آن را پلیسه {چینچین} طراحی میکنیم که پوشیدگی بیشتری داشته باشد. این کار خودش دو قد دامن میبرد. یا طراحی یک مانتوی کلوش پارچه بیشتری میبرد. با توجه به اوضاع نامناسب قیمت پارچه در کشور، علیرغم میل طبیعی قیمت نهایی برای ما هم بالاتر میرود»
خانم رحیمی با گفتن اینکه خانوادهها از روی ناچاری به سمت بازار پوشاک ما که اصلاً اسلامی نیست تمایل پیداکردهاند، ادامه میدهد: «مثلاً اگر همین قد آستین را در نظر بگیریم و بخواهیم برای هر قد، آستین با سایزهای متفاوت بزنیم؛ سرمایه زیادی میخواهد. همین الآن ما با کمبود پارچه باکیفیت ایرانی روبهرو هستیم. نساجیهای باکیفیت ما با مشکل مالی مواجه شدهاند و این قیمت تمامشده لباس را برای ما هم تحت تأثیر قرار داده است. اگر حمایت دولتی وجود داشته باشد و من تولیدکننده نگران سرمایهام و برگشت آن نباشم میشود همچنین کاری انجام میدهم اما با اوضاع فعلی و آن هم بدون هیچ حمایتی از طرف دولت نه. اگر دولت بخواهد میتواند هم از ما طراحان لباسهای پوشیده برای دختران نوجوان حمایت کند تا کارمان را به تولید انبوه با قیمت پایینتر برسانیم و هم از باقی کارگاههای تولیدی لباس و طراحان لباس حمایت کند و از آنها بخواهد که روی لباسها و طرحهای پوشیده برای دختران نوجوان سرمایهگذاری کنند تا اوضاع بازار لباس دختران نوجوان تا این حد آشفته نباشد.»
انتهای پیام/