فرزندم را در پارچه ای سفید پیچیدم و نزد حضرت بردم. وی در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند. آن گاه آب فرات خواست و كامش را با آن برداشت. سپس نوزاد را به من بازگرداند و فرمود: بگیر این را كه ذخیرهی خداوند در زمین و حجّت خدا بعد از من است.(1)
و چنین بود كه هشتمین خورشید امامت در روز جمعه، یازدهم ذی القعده، در مدینه دیده به جهان گشاد.(2)
پدرش امام موسی كاظم علیهالسلام ، هفتمین امام شیعیان، و مادرش «نجمه»(3) الگوی خردورزی، دینباوری، حیا و عبادت بود. بزرگواری این بانو چنان بود كه حمیده، مادر امام كاظم علیه السلام ، هرگز نزدش نمینشست و در جهت تعظیم و احترام وی میكوشید. رۆیای صادق حمیده را میتوان یكی از دلیلهای احترام بسیار وی به نجمه دانست. او شبی رسول خدا صلی الله علیه وآله را در خواب دید كه فرمود: حمیده، نجمه را به فرزندت موسی ده؛ از او فرزندی به دنیا خواهد آمد كه بهترین اهل زمین است.(4)
بر این اساس، وی نجمه را در اختیار امام موسی كاظم علیه السلام قرار داد و به وی گفت: فرزندم، كنیزی است كه در زیركی و كرامتهای اخلاقی بهتر از او ندیدهام. میدانم هر نسلی كه از وی به وجود آید پاكیزه و مطهر خواهد بود.
چنانچه بخواهى كه مرگ برایت نیك و لذّت بخش باشد، ایمان و اعتقادات خود را نسبت به خداوند متعال و رسالت حضرت محمّد صلى الله علیه و آله و نیز ولایت ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را تجدید كن و شهادتین را بر زبان و قلب خود جارى گردان
وقتی امام رضا علیهالسلام به دنیا آمد، مادرش را طاهره نامیدند. او به عبادت عشق میورزید و میگفت: دایه ای بیابید تا مرا در شیر دادن یاری دهد... . شیرم كافی است، ولی پرداختن به شیر نوزاد سبب شده نوافل و ذكرهایی كه به آنها عادت كرده بودم، كاستی پذیرد.(5)
تكتم، اروی، سكن، سمانه، ام البنین، خیزران، صقر، شقرا از دیگر نام های او است.
امام رضا علیهالسلام بر تمام علوم و دانشها احاطهی کامل داشت. مورخان و راویان در این موضوع متفق القولند که او دانشمندترین مردم زمان خویش و داناتر و شایستهتر از همهی آنها در فرایض دین و دیگر علوم مانند طب و فلسفه بود. سخن دربارهی او و علم فراوانش بسیار است.
از جمله عبدالسلام هروی گفته است: من هرگز کسی را اعلمتر از علی بن موسی الرضا ندیدم. هنگامی که یک عالم دینی او را میدید، دیدن او در وی اثر میگذاشت، همان طوری که در من اثر گذاشت. مأمون برخی از دانشمندان دینی و فقهای اسلامی و حکمای الهی را برای مقابله با امام جمع کرد، ولی امام به هر حال بر تمامی علمای حاضر فایق آمد و آنها در برابر امام به ضعف خود اعتراف کردند. من خود شنیدم که امام میفرمود: من همواره جای خودم را در مرکز دینی اتخاذ میکردم و تعداد دانشمندان در مدینه بسیار زیاد بود، با وجود این، هنگامی که سۆالی به مغز عالمی فشار میآورد، او و بقیه به من اشاره میکردند و سۆال خود را برای من میفرستادند و من هم پاسخ همهی آنها را میدادم.(6)
خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونهای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در نهایت ادب، تواضع و مهربانی رفتار میکرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمینمود
یکی از یاران امام میگوید:
هیچ گاه ندیدم که امام رضا علیه السلام در سخن بر کسی جفا ورزد و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که میتوانست نیازش را برآورده سازد رد نمیکرد در حضور دیگری پایش را دراز نمیفرمود. هرگز ندیدم به کسی از خدمتکارانش بدگویی کند. خنده او قهقهه نبود بلکه تبسم میفرمود. چون سفره غذا به میان میآمد، همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سر سفره خویش مینشاند و آنان همراه با امام غذا میخوردند. شبها کم میخوابید و بسیاری از شبها را به عبادت میگذراند. بسیار روزه میگرفت و روزه سه روز در ماه را ترک نمیکرد. کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت. بیشتر در شبهای تاریک، مخفیانه به فقرا کمک میکرد.
یکی دیگر از یاران ایشان میگوید:
فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی بود. لباس او در خانه درشت و خشن بود، اما هنگامی که در مجالس عمومی شرکت میکرد، خود را میآراست (لباسهای خوب و متعارف میپوشید).(7)
مرحوم قطب الدّین راوندى در كتاب خود، به نقل از حضرت جوادالائمّه علیه السلام حكایت كند:
یكى از اصحاب امام رضا علیه السلام مریض شده و در بستر بیمارى افتاده بود، روزى حضرت از او عیادت نمود و ضمن دیدار، به او فرمود: در چه حالتى هستى؟
عرض كردم : مرگ را بسیار سخت و دردناك مى بینم .
حضرت رضا علیه السلام فرمود: این ناراحتى كه احساس مى كنى ، اندكى از حالات و علائم مرگ مى باشد كه اكنون بر تو عارض شده است ، پس اگر تمام حالات و سكرات مرگ بر تو عارض شود، چه خواهى كرد؟!
هیچ گاه ندیدم که امام رضا علیه السلام در سخن بر کسی جفا ورزد و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که میتوانست نیازش را برآورده سازد رد نمیکرد در حضور دیگری پایش را دراز نمیفرمود. هرگز ندیدم به کسی از خدمتکارانش بدگویی کند. خنده او قهقهه نبود بلکه تبسم میفرمود
و بعد از آن، در ادامه فرمایش خود افزود: مردم دو دسته اند: عدّه اى مرگ برایشان وسیله آسایش و استراحت است و عدّه اى دیگر آن قدر مرگ برایشان سخت و طاقت فرسا است كه پس از آن احساس راحتى مى كنند. حال چنانچه بخواهى كه مرگ برایت نیك و لذّت بخش باشد، ایمان و اعتقادات خود را نسبت به خداوند متعال و رسالت حضرت محمّد صلى الله علیه و آله و نیز ولایت ما اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را تجدید كن و شهادتین را بر زبان و قلب خود جارى گردان .
امام جواد علیه السلام فرمود: بعد از آن كه ، آن شخص طبق دستور پدرم شهادتین را گفت ، اظهار داشت :
یابن رسول اللّه ! ملائكه رحمت الهى با تحیّات و هدایا وارد شدند و بر شما سلام مى دهند.
امام رضا علیه السلام فرمود: چه خوب شد كه ملائكه رحمت الهى را مشاهده مى كنى ، از آن ها سۆ ال كن : براى چه آمده اند؟
مریض گفت: آن ها مى گویند چنانچه همه ملائكه با اذن خداوند سبحان ، نزد شما حاضر شوند، بدون اجازه حركتى نمى كنند.
پس از آن، با كمال راحتى و آرامش خاطر. چشم هاى خود را بر هم نهاد و گفت : السّلام علیك یاابن رسول اللّه ! پیغمبر اسلام ، امیرالمۆمنین و دیگر امامان (سلام اللّه علیهم) آمدند.
و در همین لحظه ، جان به جان آفرین تسلیم كرد.(8)
امام باقر(علیه السلام)، از جدّش، از امیرالمۆمنین(علیه السلام) نقل كرده است كه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: پاره اى از پیكر من در خراسان دفن خواهد شد، هر گرفتارى كه او را زیارت كند، خدا ناراحتى او را برطرف سازد، و هر گنهكارى كه به زیارت او رود، خداوند گناه او را ببخشد.(9)
پی نوشت:
1. عیون اخبار الرضا، ج1، ص29 .
2. عیون اخبار الرضا، ج1، ص26 .
3. همان، ص24 .
4. مناقب ابن شهر آشوب، ج4، ص396؛ كشف الغمّه، ج3، ص53 .
5.ـ اصول كافی، ج1، ص311 .
6ـ کشف الغمه، ج 3، ص 107.
7-سایت وفاق
8- دعوات مرحوم راوندى : ص 248، ح 698، مستدرك الوسائل : ج 2، ص 126، ح 2، : ج 49، ص 72، ح 96
9. عیون اخبار الرضا 2:257؛ امالى صدوق:119
فرآوری: فاطمه زین الدینی
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منابع:
عیون اخبار الرضا.
اصول كافی.
بحارالا نوار.
كشف الغمّة.
سایت وفاق.