تامین آب به قیمت نابودی جنگلهای هیرکانی آخرین راهکاری که میتوان برای تامین شرب مردم انجام داد انتقال آب بین حوضهای است، اما مسئولان سمنانی دیگر نه تنها از این راهکار استفاده میکنند بلکه دست به دامن همه راهکارها شده اند. شعار سال: روزی برای گرفتن مجوز "طرح شیرین سازی و انتقال آب خزر" لابی و تلاش میکنند و روزی دیگر به طور پنهانی و در قالب یک طرح دیگر با مختصات جغرافیایی دیگر، آب سرچشمههای "زرین گل" استان گلستان را با لوله و قنات و چاه و هزار و یک فوت و فن عجیب و غریب و غیرقانونی، به قیمت نابودی جنگلهای باستانی هیرکانی، برداشت میکنند. کافی است از منطقه ابر و قلب جنگلهای آن مسیر این لوله گذاری را طی کنید و چاههای متعدد حفر شده در عمق جنگل را ببینید که به قیمت ریشه کن شدن درختان چند صد ساله در جنگلهای چندمیلیون ساله هیرکانی و دفن آنها در زیر خاک، تخریب و خشکاندن آبشارهای طبیعی و نیز آسیبهای فراوان دیگر، در حال آبرسانی به سمنان هستند. این در حالی است که قانونگذار، انتقال آب بین حوضهای را برای تخصیص به بخش صنعت و کشاورزی مجاز نمیداند. از سوی دیگر انتقال آب بین حوضهای حتی برای تخصیص به بخش خانگی و شرب نیز مستلزم به کاربستن همه روشهای مدیریت بهینه منابع آبی موجود در حوضه مقصد انتقال آب است. با اینهمه سمنان همچنان آب ندارد و چندین و چند طرح بزرگ، از جمله "طرح شیرین سازی وانتقال اب خزر به کویر" همچنان در صدد آبرسانی به این خطه کم جمعیت هستند که احداث سد فینسک یکی از جدیدترین این اقدام هاست که عملیات اجرایی آن آغاز شد. به گفته حنیف رضا گلزار"کارشناس ارشد خاک وآب"، احداث سد فینسک دست کم ۷ درصد از کل ورودی "سد شهیدرجایی" را کاهش داده و روستای "تلاجیم" را به طور کامل از روی نقشه کشور پاک میکند. گلزار گفت: «بر اساس برنامه ریزی صورت گرفته قرار است کل آب ذخیره شده در پشت مخزن سد ۱۳.۳ میلیون مترمکعبی "فینسک" به قیمت نابودی کشاورزی و کشاورزان پایین دست این سد و آوارگی مردم روستای "تلاجیم" و البته آسیبهای زیست محیطی به "منطقه حفاظت شده پرور" و "پناهگاه حیات وحش دودانگه" به سمنان انتقال یابد تا بر اساس اظهارات رسمی مدیرکل آب منطقهای استان سمنان در بخشهای شرب و کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد.» او افزود: «با این استناد، ساخت سد فینسک و انتقال آب آن در مغایرت با اسناد بالادستی حوزه مدیریت آب کشور قرار دارد؛ چرا که اولا هدف از اجرای این طرح، تنها تامین آب شرب نیست و دوم آنکه در همه این سالها شاهد هیچ اقدام کارشناسی یا فرهنگی برای ساماندهی وضعیت مصرف آب و بهینه سازی مصرف این اکسیر در استان کویری سمنان نبوده ایم.» صدرنشینی سمنان از سرانه بالای انتقال آب بین حوضهای گلزار در ادامه با اشاره به اینکه سیاستهای نادرست آبی در استان سمنان با کمتر از ۷۰۰ هزار نفر جمعیت، این استان را به یکی از بزرگترین مقاصد "طرحهای انتقال آب" از حوضههای مجاور تبدیل کرده است گفت: «"طرح شیرین سازی وانتقال آب کاسپین" به مقدار ۲۰۰ میلیون مترمکعب در سال؛ ساخت "سد فینسک" روی سرشاخههای "تجن" و انتقال آب آن به سمنان به مقدار ۳/۱۳ میلیون مترمکعب در سال؛ ساخت "سد روزیه" روی یکی از سرشاخههای "رود تالار" به نام "رود کبیر" و انتقال آب آن به سمنان به مقدار ۱.۲ میلیون مترمکعب در سال؛ ساخت "سد کسیلیان" روی رودخانه اصلی "تالار" در حوزه استان مازندران و انتقال آب آن به سمنان به مقدار ۳۰ میلیون مترمکعب در سال، ساخت "سد چاشم" روی یکی دیگر از سرشاخههای رودتالار به نام "رود چاشم" و انتقال آب آن به سمنان (مقدار نامشخص)، تنها بخشی از برنامه ریزیهای صورت گرفته برای اجرای طرحهای انتقال آب بین حوضهای از شمال البرز به سمنان است.» این کارشناس ارشد خاک وآب افزود: «این درحالی است که هیچ الگوی مشخص و قابل ارایهای از اهداف انتقال این حجم عظیم منابع آبی و پرهزینه و منابع تخصیص آن تاکنون در استان مقصد، تعریف و ارایه نشده است. از جذب جمعیت ۱۰ میلون نفری استانهای واقع در فلات مرکزی و ایجاد "پایتخت سیاسی" به مرکزیت سمنان، تا گسترش ۲۰۰ هزار هکتاری باغات پسته و تولید یک سوم غله کشور و گسترش صنایع آب بر و ... همگی از جمله اهداف و برنامههای ارایه شده در سطح مدیران منطقهای برای تخصیص این منابع آبی گسترده است که برخی از مسولین و تصمیم سازان استان سمنان در پی آن هستند.» گلزار با اشاره به اینکه هیچ کدام از این اهداف که بیشتر شبیه اوهام است، هیچ گونه پشتوانه کارشناسی و خردمندانهای ندارد گفت: «اما متاسفانه شاهد دست بالا یافتن و برتری برخی از این اوهام بر طرحها و برنامههای اصولی و زیربنایی هستیم. با این شیوه جز ویرانی و برهم خوردن تعادل اکولوژیک مناطق، و برباددادن منابع مالی کشور و پاشیدن بذر اختلاف میان مردمی که قرنها در کنار هم بدون هیچ مشکلی زیسته اند دستاوردی نخواهیم داشت.» سرانه بالای مصرف آب شرب در سمنان استناد به کمبود آب شرب در سمنان در حالی به دستاویزی برای دست اندازی در منابع آبی البرز تبدیل شده که بر اساس آمار رسمی وزارت نیرو، سمنان یکی از بالاترین سرانههای مصرف آب شرب کشور را به خود اختصاص داده است. بر اساس آمارهای رسمی، هر شهروند سمنانی در طول شبانه روز به طور میانگین ۲۱۸ لیتر آب مصرف میکند. این عدد، سمنان را با ۱۶۰ میلی متر بارندگی سالانه در رتبه ششم کشوری قرار میدهد. این درحالی است که سرانه آب شرب مردم در استان گیلان با بیش از ۱۰۰۰ میلی متر بارندگی سالانه ۱۷۷ لیتر در شبانه روز (رتبه ۲۵ کشور) و برای مردم گلستان با میانگین ۷۰۰ میلی متر بارندگی سالانه تنها ۱۵۲ لیتر در شبانه روز (رتبه ۳۱ کشور) است. الگوی نادرست و مدیریت منابع آب شرب متاسفانه علی رغم تاکیدات فراوان مدیران استان سمنان بر کسری مخازن آب زیرزمینی و تلاش برای اجرای بزرگترین و بیشترین طرحهای انتقال آب بین حوضهای کشور در این استان، تاکنون هیچ تلاشی با هدف اصلاح فرهنگ مصرف آب در این استان خشک و کم بارش صورت نگرفته است. گلزار با اشاره به این موضوع میگوید: «نکته فاجعه بار مساله مدیریت منابع آب شرب در استان سمنان، آنگاه هویدا میشود که بدانیم بر اساس اظهارات مقامات مسول این استان دست کم ۳۵ درصد لولههای انتقال آب مناطق شهری و روستایی استان سمنان فرسوده است و در خوشبینانهترین شرایط ۲۴ درصد منابع آب شرب مردم این استان پیش از وارد شدن به سیستم لوله کشی خانهها در خطوط انتقال آب شهری هدر میرود!» به گفته این پژوهشگر حوزه خاک وآب، هزینه برآوردشده برای اصلاح این ۷۰۰ کیلومتر شبکه فرسوده با وضعیت اقتصادی امروز حداکثر ۲۰۰ میلیارد تومان است. به بیان دیگر این مبلغ میتواند کل مشکل آب شرب استان سمنان را به صورت زیربنایی و برای طولانی مدت مرتفع کند. حال این مبلغ را مقایسه کنیم با هزینههای سرسام آور و چندین هزار میلیاردی انتقال آب از کاسپین و سدهایی که با هدف انتقال آب در دست احداث است. منازعات اجتماعی - فرهنگی تنها دستاورد انتقال آب است در هیچ جای دنیا نمیتوان طرح انتقال آب بین حوضهای را نام برد که برخلاف اهداف ارایه شده در کتابچههای تدوین شده طرح، تقاضای مصرف آب را افزایش نداده باشد. گلزار در ادامه میگوید: «این سدها و طرحهای انتقال آب بین حوضهای اگر اجرا بشوند هم ناپایدار خواهند بود. انتقال آب و گسترش صنعت، برخلاف پتانسیلهای سرزمینی، همراه خود جمعیت سرگردان و آسیب دیده و جویای کار، مسکن، بهداشت، آموزش، خدمات اجتماعی – فرهنگی و ... را نیز انتقال میدهد. تهران و کرج در کشور ما دو مثال عینی و قابل استناد از این تجربه هستند. اگر وضعیت صنعت و جمعیت تهران و کرج و حومه آن را پیش از ساخت سدهای "امیرکبیر"، "لار"، "لتیان"، "طالقان" و ... با پس از آن مقایسه کنیم در مییابیم که انتقال آب بین حوضه ای، جدای از آسیبهای اقتصادی و زیست محیطی مترتب بر منبع و مبدا انتقال، مترادف آسیب و تخریب و نابسامانیها در مقصد انتقال نیز هست.» او تاکید کرد: «سمنان هم از این تجربه و روند اثبات شده مستثتا نیست؛ چرا که اولا این شهر به لحاظ آمایش سرزمین و ویژگیهای طبیعی، کشش افزایش جمعیت را ندارد و دوم آنکه هیچ یک از این زیرساختها برای تامین نیازهای جمعیت مازاد مهاجر در پی انتقال آب در آنجا فراهم نیست؛ لذا منازعات و برخوردهای فرهنگی و ناامنیهای اجتماعی، تنها رهاورد طرحهای کلان انتقال آب بین حوضهای خواهد بود و میتوان با اطمینان پیش بینی کرد که هیچ دستاورد سازندهای برای مقصد انتقال آب نیز نمیتوان متصور بود. از این حیث مدیران و تصمیم سازان استان سمنان هرگز نباید تصور کنند که با اجرای این طرحها به زادگاه و مردم خود خدمت میکنند.» هدررفت منابع آبی سفرههای زیرزمینی سمنان در بخش کشاورزی گلزار معتقد است نابسامانی در ساختار مدیریت منابع آبی استان سمنان، تنها به بدمصرفی و هدررفت آب در بخش شرب و خانگی ختم نمیشود؛ بلکه بخش کشاورزی استان سمنان یکی از بزرگترین بد مصرف کنندگان آب است. او میگوید: «باز هم با استناد به اظهارات مقامات رسمی استان سمنان، نزدیک به ۶۵ درصد آب مصرفی در بخش کشاورزی این استان هدر میرود. محاسبات ساده بیانگر این است که ۶۵ درصد هدر رفت منابع آب تخصیصی به بخش کشاورزی معادل ۷۰۰ الی ۸۰۰ میلیون مترمکعب آب است؛ یعنی ۴ برابر حجم کل مخزن سد امیرکبیر کرج و بیش از ۶۰ برابر کل حجم آبی که قرار است با ساخت سد فینسک و تحمیل هزینههای گزاف مالی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی به سمنان منتقل شود!» این کارشناس ارشد خاک وآب تاکید میکند که با استناد به این دادهها میتوان به سادگی دریافت هر اقدامی که تنها ۵ درصد وضعیت مصرف آب در بخش کشاورزی استان سمنان را بهبود بخشد میتواند کل مساله کم آبی را در سمنان با کمترین هزینه و بدون خسارت، حل و فصل کند.