نمایندگان مجلس شورای اسلامی با 251 رأی گامی انقلابی و البته مقدماتی برداشتهاند تا از استقلال ملت ایران در حوزه فناوری هستهای دفاع نمایند.
بیتردید مظلومیت شهید فخری زاده عامل بسیار مؤثری در تصویب و تسریع این اقدام بوده است زیرا نمایندگان مجلس باید عصاره فضایل ملت باشند و لذا جلوه ای از خشم مقدس و غیرت دینی مردم ایران را به نمایش گذاشتند.
بنابراین با توجه به نقش تاثیرگذار دانشمند شهیدمان بیمناسبت نیست اگر این قانون را قانون شهید فخری زاده نامگذاری نماییم اما به تناسب این شهادت هشدار دهنده باید از منظری دیگر نیز روند دیدارها، مراودات و مذاکرات سیاسیون کشور با سردمداران نظام سلطه را با نگاهی جامعتر مورد تحلیل قرار داد و آفات این ارتباطات نابرابر را بر شمرد.
۱-کسب اطلاعات درباره مشکلات روحیات و نارضایتیهای مردم ایران
۲-شناسایی سیاسیون سادهاندیش یا ضعیفالنفس و یا غرب زده و یارگیری از آنان
۳-ایجاد انسجام در بین طرفداران خود و ساماندهی آنان و انتقال خواستههای خود در قالب طرحهای فریبنده از زبان این نیروها
۴-بزرگنمایی و شخصیتپردازی وابستگان فکری به غرب در عرصه سیاسی
بنابراین باید توجه کنیم که اگرچه مذاکرات با دشمن و برجام پیامدهای دردناکی برای ملت ایران داشت از جمله شناسایی دانشمندان هستهای و ترور آنان و توقف پیشرفتهای علمی یا ادامه و تشدید تحریمها و یا دست روی دست گذاشتن به امید واهی برای حل مشکلات اقتصادی کشور توسط دشمن اما مهمترین و بزرگترین ضربهای که در مذاکرات و بخصوص برجام بر ایران وارد شد جای پایی است که عدهای دانسته یا ندانسته به دشمن دادند.
برای حضور سیاسی و فکری در جامعه ما خطر این جنایت غیرعمد یا خیانت که باید از آن بهعنوان نفوذ یاد کرد ایجاد شکاف در وحدت ملی مردم است.
این فرصت و نفوذ به دشمن امکان میدهد تا در مسائل سیاسی موضعگیریهای خویش را براساس منافع خود طراحی و با حمایت یاران خویش در جامعه ما تبلیغ نماید تا مانع وحدت مردم در دفاع از مصالح خود و ایستادگی در برابر دشمن گردد.
بهعنوان مثال در حادثه ترور دانشمند شهید فخری زاده مبتلایان به ویروس غربزدگی پیشدستی می کنند و به ملت ایران خط می دهند که دربرابر این جنایت مبادا در تله تنش که توسط اسرائیل طراحی شده بیفتند و عکسالعمل متقابلی به خرج دهند و با این اقدام دست بایدن را برای دستگیری از ملت ایران ببندند.
حتی در ارتباط با مصوبه تحریم ستیز اخیر مجلس نیز بی هیچ شرمساری مخالفت خود را به صراحت اعلام میدارند. البته در پوشش دلسوزی برای مردم و با ابراز نگرانی از تشدید تحریمها.
متأسفانه فارسی زبانان مقیم ایران الگوی خدا نمایانه ای که استکبار از خود ترسیم میکند را باور کردهاند و تحلیلهای گوناگون شان ریشه در همین باور دارد که با صدای بلند آن را در جامعه منعکس میسازند تا وحدت شکنی نمایند اماتجربه به ملت انقلابی ایران ثابت کرده است که هر گاه در برابر آمریکا و همپیمانانش قاطعانه ایستادگی کردهایم و سربازان مزدورشان را در خلیج فارسی به اسارت گرفتهایم یا به پایگاه نظامی شان موشک شلیک کردهایم پوشالی بودن ابهت این خدا نمایی را به جهانیان اثبات نمودهایم.
بنابراین همچنان که حل مشکلات اقتصادی را نباید در خارج جستجو کرد راه حل اساسی مشکلات سیاسی و امنیتی نیز در درون کشور است و باید برای درمان یا قرنطینه سیاسی مبتلایان به ویروس غرب زدگی راهکارهائی برنامهریزیشده و عمیق و اساسی اندیشید و طبعاً یکی از اقدامات محدود ساختن حوزه تأثیرگذاری آنهاست که از طریق ساماندهی به فعالیتهای رسانهای و نیز شفافسازی قانونی واژههایی نظیر جاسوسی خیانت و نفوذ و امثال آنست.
نکته قابلتوجه دیگر آن است که یکی از اهداف اصلی دشمن طمع ورزیهای اقتصادی است. بنابراین سعی میکند در بهره گیری از نفوذیهای خویش متحمل هزینهای نشود بر این اساس یکی از اقدامات ریشهای برای کنترل ویروس نفوذ مقابله قاطع با مفسدان اقتصادی است که حفظ منافع خویش را در برقراری رابطه با استکبار میجویند و از این جریان حمایت مینمایند خصوصاً آنانی که دستی در سیاست و دستی در بیتالمال دارند.
همچنین خدمت و رسیدگی به ولی نعمتان و اقشار محروم جامعه که همواره فداکارترین یاران انقلاب بودهاند موجب تقویت وحدت ملی و جبهه انقلاب می شود .
اینک که با عنایات الهی در مجلس شورای اسلامی و قوه قضاییه ظرفیت کمنظیری برای دفاع از کیان نظام اسلامی فراهم آمده است انتظار می رود با هوشیاری سیاسی و از خود گذشتگی نخبگان ولایتمدار این ظرفیت کم نظیر تکمیل گردد و در انتخابات آینده قوه مجریه نیز به این جمع بپیوندد و پادتن ملی وحدت، تاثیرگذاری ویروس نفوذ را به حداقل برساند.