کد خبر: ۱۰۷۴۶۸۹
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۲ 31 October 2022
به گزارش تابناک همدان از روزنامه آرمان ملی در مطلبی با عنوان« هزینه ساختارهای ناساختار» به قلم سیدحسن موسوی‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، اینگونه آورده است:

آقای قالیباف دیروز طی سخنانی بر بازنگری روی برخی از ساختارها صحه گذاشت که نکته کاملا درستی است. اینکه ساختارها همیشه ممکن است آن کارآمدی خودشان را نداشته باشند. اما آنچه مهم است اینکه ما نخست، باور کنیم بازنگری ضروری است که به نظرم این باور از هر چیزی مهم‌تر است و دوم اینکه جرات و شجاعت بازنگری در ساختارهاست که باید داشته باشیم. این بازنگری ساختار، مستلزم آسیب‌شناسی کارشناسی منصفانه غیرسیاسی و غیرجانبدارانه از آن چیزی است که در این چند سال اتفاق می‌افتد. بر غیرسیاسی و کارشناسانه منصفانه و مبتنی بر شواهد تاکید می‌کنم و تکالیف و انتظارات قانونی که از قبل برای هر ساختاری پیش بینی شده است. پس ما بعد از این آسیب‌شناسی می‌توانیم به سمت بازنگری ساختار حرکت کنیم. برای بازنگری ساختار گاهی مواقع نیاز است که قانون بازنگری شود. گاهی مواقع نیاز است که تجمیع ساختارها را داشته باشیم و چه بسا گاهی مواقع نیاز باشد که توسعه ساختاری را هم داشته باشیم. چون بازنگری الزاما به معنی تعدیل و حذف نیست. یکجا هم ممکن است برخی از برنامه را حذف و بازنگری کنیم و یکجا ممکن است حذف برخی از ساختارهای ناکارآمد در دستور کار باشد. شوراهای عالی و ملی تا دلتان بخواهد، داریم؛ شوراهایی که گاهی مواقع چند سال یکبار هم تشکیل جلسه نمی‌دهند. شوراهای موازی که باید حذف شوند. مثالی می‌زنم: درحالی وزارت علوم داریم که معاونت علمی- فناوری هم درست کردیم و وزارت ارتباطات هم داریم که به معنای ساختار موازی است. هر انتظاری از معاون علمی- فناوری داریم در درون وزارت علوم بخواهیم. آیا شدنی نیست؟ ما یک وزیر اقتصاد داریم و هر رئیس‌جمهور سر کار می‌آید، دستیار اقتصادی، معاون اقتصادی و هماهنگ کننده اقتصادی هم دارد. نکته این است که وقتی چند جا را درگیر یک موضوع می‌کنید، توان سازماندهی و مدیریت و برنامه‌ریزی از بین می‌رود. ضمن اینکه تعدد ساختارهای موازی و دادن وظایف پاسخگویی و شفافیت را کم می‌کند. از آن‌طرف مدیریت بهینه منابع چه نیروی انسانی و چه منابع فیزیکی و چه منابع مالی امکان‌پذیر نخواهد بود. یعنی ما پِرت منابع را با داشتن ساختارهای موازی خواهیم داشت. بحث بعدی حذف بعضی از ساختارها یا ستادها یا شوراهایی است که در یک مقطعی با یک هدفی یا انتظاراتی تشکیل شدند اما امروز وقتی عملکردشان را بررسی می‌کنیم، اثربخشی لازم را ندارند. مثالی ساده می‌زنم: آیا امروز بودن نهضت سوادآموزی ضرورت دارد؟ چرا هنوز بعد از این همه سال بیسواد داریم؟ یا ستادهایی که ساختار قانونی موازی‌اش را داریم و دارند کار می‌کنند. اتفاقا بازنگری ساختار یک ضرورت برای مدیریت بهینه منابع و افزایش رضایتمندی مردم است. منتها شرطش این است که ساختار را بر مبنای کارآمدی، ضرورت و نیاز رصد و تعریف کنیم. مثلا در حوزه اجتماعی امداد، بهزیستی و بنیاد مستضعفان را در این حوزه داریم که دارند کار می‌کند. آستان قدس، بنیاد برکت و خیریه‌ها هم دارند کار می‌کنند. اما اگر همه اینها را تجمیع کنیم، هم مدیریت بهتر منابع را خواهیم داشت، هم پاسخگویی و هم شفافیت بیشتر می‌شود و مطمئنا موازی کاری کمتر و فراگیری و جامعیت خدمات اجتماعی و همچنین پایداری برنامه‌های‌مان هم بیشتر می‌شود. طبیعتا بهره‌وری افزایش پیدا می‌کند و افزایش بهره‌وری یکی از مهم‌ترین اهداف و نشانه‌گذاری است که می‌شود برای بازنگری ساختار انجام داد. امری که شجاعت و شهامت می‌خواهد. از بازنگری ساختار نترسیم. ساختار ناکارآمد و غیرضرور را باید حذف کرد. از این رو به نظر می‌رسد حداقل ساختار اجتماعی ایران نیاز به یک بازنگری جدی دارد؛ بازنگری‌ای که در نهایت منجر به کارآمدتر شدن و اثربخش‌تر شدن و رضایت مردم شود. امیدواریم که بالاخره این اتفاق در کشور بیفتد تا بیش از این هزینه ساختارهای ناساختار را نپردازیم.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار