کد خبر: ۲۳۴۴۷۲
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۴۱ 23 May 2016
جانباز مدافع حرم مازندرانی گفت: در مناطق عملیاتی که بودیم مردم حضور نداشتند و بعد از عملیات‌ها و آزاد شدن شهرها و روستاها، مردم آرام‌آرام کوچ می‌کردند به خانه‌های‌شان و این را ما به چشم خود دیدیم وقتی که فهمیدند ما ایرانی هستیم، برخوردشان با ما خیلی مهربانانه می‌شد.

به گزارش تابناک مازندران، از محمودآباد وقتی به سمت شرق در مسیر ساحلی حرکت می‌کنید بعد از طی مسیری حدود 8 کیلومتری به روستای رودپشت زادگاه قهرمان گزارش ما می‌رسید.

در ورودی محل با بنری بزرگ خوشامد به این دلاور حریم ولایت روبه‌رو می‌شوی و در ادامه راه تا منزل دیدن انواع دل نوشته‌ها و بنر نظر هر رهگذری را جلب می‌کند.

به سر کوچه منزل پاسدار فرشید عزیزی که رسیدی بنر خوش‎آمدگویی آیه دختر این جانباز مدافع حرم را می‎بینید که دلاورمردی پدرش را با زبان کودکانه‌اش ستوده است.

به محض ورود با چهره آرام و خندان این قهرمان عرصه ازخودگذشتگی روبه‌رو می‌شوی و اعضای خانواده همچون پروانه دور فرشید عزیز و مهمانان می‌چرخند.

شروع صحبت پس از مدتی و با رفتن مهمانان از این جانباز سرافراز آغاز و سؤال اینگونه مطرح شد.

انگیزه حضور شما به‌ عنوان پاسدار مدافع حرم در سوریه چیست؟

اینجانب پاسدار فرشید عزیزی از لشکر عملیاتی 25 کربلا گردان تکاوری امام سجاد(ع) هستم، انگیزه خاصی داشتم و از زمانی که درگیری‌ها در سوریه شروع شد ما همیشه توی لشکر و گردان دنبال این بودیم که بالاخره یک راهی باز شود تا ما هم سعادت حضور در مبارزه با تکفیری‌ها به عنوان مستشار را داشته باشیم که خدا را شکر بعد از سال‌ها راه باز شد.

از لشکر ما هم نیروهایی را فرستادند و ما آرزو داشتیم که قسمت ما هم بشود، انگیزه ما مثل آن شهدا نبود، در غیراینصورت ما هم باید مثل آنها شهید می‎شدیم اما متأسفانه فقط یک خراش برداشتیم (پای راست تا زیر زانو و چند انگشت دست راستش نیز قطع شده است).

بالاخره قسمت ما همین بود، اما حضور در آنجا هم حکمتی از طرف خداوند است و یک سعادتی که خانم بی‌بی زینب(س) نصیب هر کسی نمی‌کند و ما که بنده گناهکار خدا بودیم از این طریق بی‌بی ما را خرید و توانستیم در منطقه حضور پیدا کنیم.

چند وقت در منطقه حضور داشتید؟

حضور ما طی این دوره بیشتر باید می‎بود، اما حدود 10 روز این‌بار در منطقه حضور داشتم که این حادثه برایم پیش آمد.

روحیه رزمندگان ما در سوریه چگونه بود؟

زمانی که پای شما به منطقه باز می‌شود، دیگر همه‎چیز از جمله زن، بچه، ماشین، خانه و زندگی از یادت می‌رود و فقط فکر این هستی که کاری انجام دهی که حرکتی رو به جلو باشد.

آنجا روحیه جهادی می‌خواهد، روحیه جهادی یعنی اینکه من نگویم درجه من این هست یا من فرمانده بودم و ... بلکه هر کسی به اندازه ذره‎ای اگر کاری از دستش برمی‎آید برای هم باید انجام دهد.

در آنجا شرایط سختی حاکم است، از گرسنگی و تشنگی گرفته تا مشقت‌های دیگر، اما به‌ خاطر روحیه‌ای که بچه‌ها دارند، این سختی‎ها را پشت سر می‌گذارند.

برخی‌ها فکر می‌کنند که مدافعان حرم را به اجبار به منطقه می‌برند، لطفاً در این زمینه توضیحاتی ارائه بفرمایید.

اگر نیروها به اجبار بروند، آنجا نیرو روحیه ندارد که بجنگد، هیچ اجباری نیست، خود ما نیز به‌ صورت داوطلبانه اعزام شدیم، الان اگر به گردان‌های امام حسین(ع) شهرستان‎ها مراجعه کنید، خیل عظیم جوانان مشتاق را می‎بینید که تشنه حضور برای دفاع از حریم اهل بیت (ع) هستند.

چرا ما باید در جبهه‎های مقاومت سوریه و عراق حضور داشته باشیم؟

حضور فیزیکی ما در جبهه مقاومت آن‌چنان نیست، بلکه به‌ صورت نیروهای کمکی و مستشاری است؛ مهم‌ترین دلیل ما صیانت از حریم اهل بیت(ع) بوده، امروز مرزهای ایران اسلامی در سوریه و عراق است و اگر مدافعان حرم نبودند الان باید در کرمانشاه و همدان با عوامل تکفیری می‎جنگیدیم.

دلیل دیگر حضور ما در منطقه، حضور مستشاری در عملیات‌ها است، حال چون آن تجربه‌ای که رزمنده‌های ایرانی دارند خیلی کمک‌ حال مردم سوریه و عراق شده است.

الان دور تا دور کشورمان را آتش فرا گرفته، اما ما داخل کشوری گلستان و با امنیت کامل زندگی می‎کنیم و این از برکات خون شهدای مدافع حرم است که واقعاً باید قدردان خون این شهیدان باشیم.

برخورد مردم سوریه با رزمندگان ما چطور بود؟

در مناطق عملیاتی که بودیم مردم حضور نداشتند و بعد از عملیات‌ها و آزاد شدن شهرها و روستاها، مردم آرام‌آرام کوچ می‌کردند به خانه‌های‌شان و این را ما به چشم خود دیدیم وقتی که فهمیدند ما ایرانی هستیم، برخوردشان با ما خیلی مهربانانه می‌شد.

در عملیات‌ها و خط مقدم هم رزمنده‌های سوری می‌گفتند که حتماً باید یکی دو تا ایرانی بین ما باشد تا بتوانیم در خط استقامت کنیم.

انتظار شما از مردم و مسؤولان چیست؟

انتظار خاصی نداریم و خدا را شکر فلسفه حضور ما برای مردم روشن‌تر شده است. گروهک تروریستی داعش تا قلب اروپا که خودشان این گروهک تروریستی را علم کردند، پیش رفته است.

از مسؤولان شهری و استانی هم که زحمت کشیدند و به خانواده‌های شهدا و جانبازان سر زدند تشکر می‌کنم.

از خانواده‎ات چه توقع و انتظاری داری؟

باید از خانواده تشکر کنم که در نبود ما خیلی زحمت کشیدند و نبود یک نفر، در خانواده برای مدت زیاد سخت است؛ حالا اگر این دوری با یک کم و کسری هم همراه باشد، بدتر است.

خانواده ما چند وقتی مثل این خانواده شهدا که منتظر هستند، انتظار کشیدند و من دست و پای همه اعضای خانواده را می‌بوسم.

حرف آخر ...

ناگفته‌ها زیاد است فقط اینکه مردم در راه و مسیر ولایت و قدردان شهدا باشند.

به گزارش فارس، در پایان این گفت‌وگو پدر این جانباز سرافراز گفت: فرشید خیلی عاشق فوتبال بود و چند بار هم این پایی که تقدیم حریم امنیت آل‌الله کرده، شکست، اما باز هم با علاقه دوباره به ورزش فوتبال می‌پرداخت.

--------------------------------------

گفت‌وگو از سید مهرداد محمدیان/ فارس

--------------------------------------
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار