ذبیح جلیلی
در میان مردم، افرادی وجود دارند که شاید در برخورد اول کاملاً معمولی به
نظر بیایند ولی وقتی درباره آنها پرسوجو میکنید، را متوجه میشوید
انسانهای تاثیرگذاری هستند که نامشان برای همیشه در ذهن مردم و تاریخ
باقی میماند.
«حسین نارگونی» پیشکسوت فوتبال و جزو اولین مربیان فوتبال استان است که در
ابتدای ورود به فوتبال یزد و در اوج جوانی، بازیکنی فوتبال را رها کرد و
تصمیم به مربیگری و پرورش نسلی در این رشته گرفت که بعد از گذشت چندین دهه
هنوز فوتبال یزد به نام آنها افتخار میکند. همشهری با این پیشکسوت فوتبال
و مربی خوشنام و خوش فکر استان یزد گفتوگویی ترتیب داده است که در زیر
مشروح آن را میخوانید.
-
از چه زمانی وارد فوتبال شدید و چرا این رشته ورزشی را انتخاب کردید؟
سال 1321 در شهر یزد به دنیا آمدم و در همان دهه 20 تقریباً همه اهل
خانواده من فوتبالیست بودند یعنی همگی در کنار فعالیت روزانه خود، تفریحی
جز فوتبال نداشتند. در آن سال ها، یک زمین خاکی در نزدیکی محل سکونت ما
وجود داشت که بعدها در آن مدرسه ساختند و از وقتی که به یاد دارم با بچه
های محله و پس از آن با بچه های نسل های بالاتر در این زمین فوتبال
بازی می کردم.
پس از ورود به مدرسه نیز همچنان سیر زندگی فوتبالی من ادامه داشت و با وجود
پیشینه خانوادگی فعالیت در این رشته و فضایی که با وجود نبود امکانات در
اختیار داشتیم، اگر فوتبالیست نمیشدم حداقل در حق خودم ظلم کرده بودم.
-
در اوایل حضورتان در این رشته، نحوه شکلگیری یک تیم فوتبال چگونه بود؟
اگر بخواهم در مورد چگونگی به وجود آمدن تیمها در آن سالها صحبت کنم
باید ابتدا به تیم آموزشگاهها اشاره کنم که همیشه از نظر فنی درسطح
بالایی قرار داشتند و مربیان بزرگی نیز در سطح کشور در این تیمها فعالیت
میکردند. من برای اولین بار با تیم فوتبال دبیرستان در سال 1336 به میدان
رفتم و شروع کار من بهعنوان بازیکن از تیم مدرسه بود که یک سال بعد به
عضویت تیم منتخب آمورشگاههای استان درآمدم و تا سال 1341 سطح کیفی و
تجربهام آنقدر بالا رفته بود که مربیان آن تیم یعنی «اصغر دانشیار» و
«امیرحسینی» بازوبند کاپیتانی را تا سال 1343 که آخرین سال های حضورم در
آموزشگاهها بود به من سپردند. در تیم منتخب بزرگسالان یزد نیز از سال
1337 عضویت داشتم و با سن کم، جزو تاثیرگذاران آن تیم بودم.
-
پیشکسوتان فوتبال یزد شما را یکی از گلزنترین بازیکنان یزد در دهه 40
میدانند. مختصری در مورد آن سالها و حضور درخشانتان در مسابقات توضیح
دهید.
پیشکسوتان همگی به من لطف دارند و اگر زحمات و همدلی همان پیشکسوتان نبود،
نمیتوانستم در آن سطح ظاهر شوم. اگر بخواهم فقط درباره آن سالها عدد و
ارقامی را به شما ارائه دهم باید به برگزاری مسابقات قهرمانی آموزشگاههای
کشور اشاره کنم که در سال 1341 برگزار شد و در آن سال تیم یزد 18 گل در
مسابقات به ثمر رساند که 16 گل آن را من به ثمر رساندم. همچنین در مسابقات
قهرمانی کشور در کرمان که در سال 1346 برگزار شد هر 8 گل تیم یزد را به ثمر
رساندم و و این فقط 2 سری از مسابقات بود که در آن شرکت کردم و بقیه را
از یاد بردهام.
-
مربیگری را از چه سالی آغاز کردید؟
بعد از دریافت دیپلم در تربیت بدنی استخدام شدم و چون تربیت بدنی و آموزش و
پرورش با هم یکی بودند، از تربیت بدنی به عنوان دبیر ورزش در آموزش پرورش
به کار گرفته شدم. در آن ایام به مدت 8 سال مربیگری تیم آموزشگاههای استان
را برعهده گرفتم که با آن تیم در مسابقات قهرمانی کشور در سال 1351 به
مقام دومی رسیدیم. از سال 1347 نیز همزمان هم بازیکن و هم مربی تیم منتخب
بزرگسالان یزد بودم که با تیم منتخب یزد به مربیگری من در سال 1353 به لیگ
تخت جمشید صعود کردیم.
-
شما از نسل اولیهای مربیگری در فوتبال یزد هستید. مربیگری را از چه
کسی آموختید و چگونه این ذهنیت در شما شکل گرفت که در شهری که هنوز فوتبال
ورزش نو پایی بود، به مربیگری بپردازید؟
جواب سوال شما در سوال خودتان وجود دارد؛ این شهر کسی را نداشت که بخواهد
مربی ما باشد. تنها مربی ما «امیر حسینی» بود که بنا به دلایلی تمایل نداشت
به کار خود ادامه دهد و اگر من مربی تیمهای یزد نمیشدم، قطعاً کسی نبود
که بخواهد همه این کارها را انجام دهد. در آن سالها هم کسی نبود که
بخواهد به ما آموزش دهد پس به همین دلیل مجبور بودیم از تجربیاتمان استفاده
کنیم. با گذشت زمان، کمکم شروع به یادگیری تاکتیک ها کردم چون چارهای
جز یاد گرفتن نداشتم. همان طور که قبلاً گفتم، در برهه ای هم بازیکن و
هم مربی و هم سرپرست و هم در برخی از بازیهای که در یزد برگزار میشد،
مجبور بودم داور باشم چون تنها کسی بودم که مدرک درجه یک داوری را دریافت
کرده بود و در واقع تنها مربی نبودم. در سیری از اتفاقات فوتبال یزد من
آنقدر درگیر فوتبال بودم که همه وقتم صرف فوتبال میشد و شاید باورتان
نشود تا زمانی که نور برای بازی کردن بود، تمرین میکردیم.
-
با این همه انرژی چرا ناگهان فوتبال را رها کردید و به مربیگری فوتبال پرداختید؟
بعد از صعود به لیگ تخت جمشید و حذف تیم ما به دلیل نداشتن زمین چمن، بسیار
دل سرد شدم. نه تنها من بلکه همه بازیکنانم دلسرد شدند و هنوز که هنوز است
از دنیای فوتبال چیزی جز حسرت برای آنها باقی نمانده است. حتی من نمایندگی
تیم شاهین تهران را که بعدها به نام پرسپولیس تغییر نام داد در دهه 40
گرفتم و هرچه تلاش کردم که برای تیم زمینی را که در حال حاضر مجتمع تجاری
ستاره در آن دایر است بگیرم، نتوانستم. حتی بعد از انقلاب اسلامی نیز
اولین ریاست هیات فوتبال یزد را بر عهده گرفتم ولی دیگر آن انرژی سابق در
من وجود نداشت که کار را مانند قبل ادامه دهم. همچنین در آن سال ها برادرم
«احمد نارگونی» نیز از دانشسرای ملی فارغ التحصیل شده بود و تا حدی خیالم
از بابت وجود یک مربی با سواد که در دنیای فوتبال بزرگ شده و با بزرگان
فوتبال کشور همبازی شده، راحت بود. با همه این اتفاقات باز هم به صورت
کامل از فوتبال جدا نشدم و در حال حاضر نیز مسئول تیم پیشکسوتان یزد هستم.